آقای اوباما
در سرزمین من
سرنوشت با بند ناف
می رسد به مرکز جهان
روی پیشانی نوشته می شود
...
در سرزمین من
سرنوشت با بند ناف
می رسد به مرکز جهان
روی پیشانی نوشته می شود
...
توی آینه ی عقد بسته می شود
در سرزمین من
طول عمر جوجه قمری ها
به نازکی دیواربستگی دارد
به شدت بادی که می وزد
به مقدار بارانی که می بارد
این طرف دنیا
زندگی اسم خودش را دارد و
مرگ رسم خودش را
ما کنار سرمای همین زمستان
به اخبار ساعت 9 زل می زنیم
تا نتیجه ی انتخابات آمریکا
سرنوشت مان را
معلوم کند
ما
یعنی همان مردمی که حتم داریم
کودکی که چند سال بعد
بی دست و پا به دنیا می آید
کفاره ی گناه اجدادش را
پس می دهد
از دوست عزیزم~ مریم ن . ن
*****************************
البته اگر "غلط نکنم" دوست گرامیم ,ناخودآگانه و شاید هم آگاهانه ,توهم اینرا دارد که بین باراک حسین اوباما - قاتل کودکان بیگناه پاکستانی , افغانی ,یمنی ,سومالی ای وعراقی -و میت رامنی مورمون, ضد کورتاژ, ضد ازدواج هم سکس گرایان و سرمایه دار قهار و دزد صفت تفاوتی ماهوی موجود است!! نه مریم جان!!
اگر امپریالیسم آمریکا در سالهای اولیه عربده کشی جهانی اش یعنی در سال 1898 و در پی جنگ با اسپانیا ,برای در آوردن استعمارات عدیده شان چون کوبا و پورتوریکو ...,میرود ....(ناگفته نماند که 53 سال قبل از آن یعنی در سال 1846 در جنگی خانمانسوز نیمی از مکزیک را ربوده بودند ...) , تازه بعد از جنگ جهانی دوم بوده که در سراسر جهان , تا به امروز, صد البته به عنوان رهبر هژمونیک سرمایه داری جهانی(بخوان امپریالیسم), مرتب در جنگ افروزی و آدم کشی سرآمد دیگر امپریالیستها ی درجه دو (از انگلیس و فرانسه بگیر تا آلمان و ژاپن...) را داشته و دارد!! بدیگر سخن مهم نبوده دموکراتها سر کار باشند یا جمهوری خواهان ....پس توهم نداشته باشیم که مثلا "خوب شد " اوباما انتخاب شد و نه رامنی ....چرا که سیاست جنگ طلبانه امپریالیستی را کلیت نظام تعیین میکند و نه افراد این و آن حزب !!
فراموش نکنیم :جان اف کندی دموکرات را ,جلاد خلق دلیرویتنام و رهبر حمله محتوم به شکست به جزیره خوکهای کوبا-برای نابودی انقلاب - در سال 1961, و یا ادامه دهنده راهش (یعنی همان جانسون دموکرات جانی صفت) و بمباران های آنچنانی همان کشور را....و یا کلینتون شارلاتان و "دمکرات منش"!! را که به پیروی از آلمان دستور تیکه تیکه کردن یوگوسلاوی را داد... و اگر قسمت بوش پسر,جمهوریخواه بیشعور ,بود که مجری امپریالیستی دو جنگ عراق و افغانستا ن باشد , بعد رسالتش را به باراک حسین اوباما بیشرم تحویل داد و اینباراو بود که نه تنها جنگ در افغانستان را گسترش داد, بلکه دامنه آنرا به پاکستان و سومالی و یمن نیز کشانده و یکسال پیش لیبی را بخاک و خون کشید و... بدستور حاکمیت اوست که هواپیماهای بی خلبان ("دررون" ش) هر روزه جان دهها کودک و زن و پیر مرد و زن را گرفته و آنها را راهی قبرستان میکنند
!!آری این دلقک دورگه ,اوبامای زیرک و خوش سخن ,و برنده جایزه نوبل صلح(بخوان تصمیم کمدی تراژیک نروژی های احمق ) دست کمی از نیکسون پست فطرت جمهوری خواه, که با دستور او در سالهای نیمه اول دهه هفتاد قرن پیش ,با فرود آوردن چندین تن از بمبهای نپالم بر سر مردم بیدفاع کامبوج و لائوس و ویتنام هنوز که هنوز است فرزندان ناقص (بی دست و پا) بدنیا ارزانی میدارند, ندارد . پس, تقاضا دارم, که تاریخ را بخوانیم و قضاوتهای غلط و رو شکمی در مورد این دو حزب مرتکب نشویم .
در اینجا اینرا اضافه کنم که تفاوت ایندو حزب عمدتا در دو مقوله داخلی ,آمریکا, بخوان حق دفاع کورتاژ برای زنان و حقوق شهروندی هم سکس گرایان معنا بخود میگیرد و بس . البته ایندو مقوله باارزش بوده و نمیبایست آنرا دست کم گرفت. ولی ربطی به سیاست همگون ایندو حزب بر سر سیاست جهانیشان نداشته و ندارد
مرگ بر امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا
زنده باد آزادی و حرمت انسانی
پیش بسوی برقراری آنارشی در سراسر جهان
پیمان پایدار
اگر امپریالیسم آمریکا در سالهای اولیه عربده کشی جهانی اش یعنی در سال 1898 و در پی جنگ با اسپانیا ,برای در آوردن استعمارات عدیده شان چون کوبا و پورتوریکو ...,میرود ....(ناگفته نماند که 53 سال قبل از آن یعنی در سال 1846 در جنگی خانمانسوز نیمی از مکزیک را ربوده بودند ...) , تازه بعد از جنگ جهانی دوم بوده که در سراسر جهان , تا به امروز, صد البته به عنوان رهبر هژمونیک سرمایه داری جهانی(بخوان امپریالیسم), مرتب در جنگ افروزی و آدم کشی سرآمد دیگر امپریالیستها ی درجه دو (از انگلیس و فرانسه بگیر تا آلمان و ژاپن...) را داشته و دارد!! بدیگر سخن مهم نبوده دموکراتها سر کار باشند یا جمهوری خواهان ....پس توهم نداشته باشیم که مثلا "خوب شد " اوباما انتخاب شد و نه رامنی ....چرا که سیاست جنگ طلبانه امپریالیستی را کلیت نظام تعیین میکند و نه افراد این و آن حزب !!
فراموش نکنیم :جان اف کندی دموکرات را ,جلاد خلق دلیرویتنام و رهبر حمله محتوم به شکست به جزیره خوکهای کوبا-برای نابودی انقلاب - در سال 1961, و یا ادامه دهنده راهش (یعنی همان جانسون دموکرات جانی صفت) و بمباران های آنچنانی همان کشور را....و یا کلینتون شارلاتان و "دمکرات منش"!! را که به پیروی از آلمان دستور تیکه تیکه کردن یوگوسلاوی را داد... و اگر قسمت بوش پسر,جمهوریخواه بیشعور ,بود که مجری امپریالیستی دو جنگ عراق و افغانستا ن باشد , بعد رسالتش را به باراک حسین اوباما بیشرم تحویل داد و اینباراو بود که نه تنها جنگ در افغانستان را گسترش داد, بلکه دامنه آنرا به پاکستان و سومالی و یمن نیز کشانده و یکسال پیش لیبی را بخاک و خون کشید و... بدستور حاکمیت اوست که هواپیماهای بی خلبان ("دررون" ش) هر روزه جان دهها کودک و زن و پیر مرد و زن را گرفته و آنها را راهی قبرستان میکنند
!!آری این دلقک دورگه ,اوبامای زیرک و خوش سخن ,و برنده جایزه نوبل صلح(بخوان تصمیم کمدی تراژیک نروژی های احمق ) دست کمی از نیکسون پست فطرت جمهوری خواه, که با دستور او در سالهای نیمه اول دهه هفتاد قرن پیش ,با فرود آوردن چندین تن از بمبهای نپالم بر سر مردم بیدفاع کامبوج و لائوس و ویتنام هنوز که هنوز است فرزندان ناقص (بی دست و پا) بدنیا ارزانی میدارند, ندارد . پس, تقاضا دارم, که تاریخ را بخوانیم و قضاوتهای غلط و رو شکمی در مورد این دو حزب مرتکب نشویم .
در اینجا اینرا اضافه کنم که تفاوت ایندو حزب عمدتا در دو مقوله داخلی ,آمریکا, بخوان حق دفاع کورتاژ برای زنان و حقوق شهروندی هم سکس گرایان معنا بخود میگیرد و بس . البته ایندو مقوله باارزش بوده و نمیبایست آنرا دست کم گرفت. ولی ربطی به سیاست همگون ایندو حزب بر سر سیاست جهانیشان نداشته و ندارد
مرگ بر امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا
زنده باد آزادی و حرمت انسانی
پیش بسوی برقراری آنارشی در سراسر جهان
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment