Thursday, October 29, 2015

 مشاهداتی پیرامون محله آنارشیستی 'اکزارچیا' در آتن- یونان
An observation of the Revolutionary neighborhood
توسط  : سیندی مایلستاین
 by: Cindy Milstein

ترجمه : پیمان پایدار
تیتر از منستThe title is from the translator

"I've fallen madly, deeply in love with Exarchia in Athens, Greece, not because it's considered "the anarchist neighborhood." Rather, because it's a neighborhood that still has a pulse, that still has an edgy creative mayhem about it, and that still houses a neighborly flow of diverse misfits. One bumps into one old and new friend after another, strangers join in conversations, and soon people speaking 4 or 5 different languages have pulled together tables and chairs on a narrow sidewalk (as motorcycles and cars zip by, almost grazing everyone) to share food and beer pulled from their backpacks while weaving stories and philosophy and political debates and linguistic insights and so much more together. Then a woman you barely know, who can barely speak your language (or you hers), but has already invited you to her family's home on an island for a visit and wants to email you a short video of two performance pieces she thinks you'll like (one on Frida Kahlo and Trotsky, and the other mixing Judith Butler ideas with a traditional Greek dance) pulls a tiny music box from her handbag. Her husband has already scribbled ancient Greek words in your notebook, explaining ancient conceptions of "beauty as goodness," utopia as "good place," and a god of death that is also a god of money. She winds the music up, grabs your hand for the tenth time, draws you near, and everyone else (from Iran, Athens, Iceland, elsewhere) huddles close to listen, smiling, laughing in varied accents. "I love you I love you I love you," everyone slowly starts singing in unison, as the tinny melody reveals a Beatles' song. She beams: "Exarchia! Us! Here! Love!" It's not hippie sentimentality. It's what it feels like to be part of a place that is still a place all its own, allowing for chance encounters and interconnection and anarchic messiness not yet tamed by the forces of displacement and policing and wealth and lifeless homogenization."

من ، دیوانه وار، عمیقا ،عاشق منطقه اکزارچیا - آتن ، یونان شدم، نه بخاطر اینکه بعنوان "محله آنارشیستی"  محسوب میشود. بلکه، به این دلیل که محله ایست که هنوز نبض زندگی در آن جاریست ، که هنوز اثری از خلاقیت در آن میجوشد، و هنوز حضور گوناگونی از افراد سرکش را در خانه هایش میتوان دید. در هر قدمی که بر میداری تنه ات به یک دوست قدیمی و جدید -یکی پس از دیگری- میخورد، غریبه ها در مکالمات و محاوره شرکت میکنند، و بلافاصله مردم با کشیدن میز و صندلی در پیاده روهای باریک  با 4 یا 5 زبان مختلف مشغول گفتگو میشوند (همینطور که
موتور سیکلت ها و اتومبیلها زرتی رد میشوند، تقریبا همه رو میخواهند زیر بگیرند) و با بیرون کشیدن مواد غذائی و آبجو از کوله پشتیهای خود و به اشتراک گذاشتنش شروع میکنند به گفتن داستانها و فلسفه و بحث های سیاسی و بصیرت زبانشناسانه و خیلی چیزهای بیشتر با هم. سپس زنی که شما تقریبا نمی شناسی، و به سختی زبانت را میفهمد (یا تو زبان او را)، اما تو را به خانه والدینش در جزیره ای برای دیدار دعوت کرده و میخواهد به شما ایمیل  کند دو قطعه نمایشی ای که فکر می کند شما دوست خواهید داشت (یکی در مورد فریدا کهلو و تروتسکى، و دیگری مخلوطی از ایده های جودیت باتلر با رقص سنتی یونانی) جعبه موسیقی کوچکی را از کیف دستی اش بیرون می آورد. شوهرش هنوز هیچی نشده حروف باستانی از واژه های یونانی را در دفترچه شما نوشته،و توضیح میدهد مفهوم باستانی "زیبایی به عنوان خوبی,"  و اتوپى بعنوان "جای خوب"، و خدای مرگ که همزمان خدای پول است. آن زن صدای موسیقی را بلند میکند، دست شما را برای بار دهم میگیرد، شما را به خود نزدیک میکند، و هر کس دیگریی را (از ایران، آتن، ایسلند، و جاهای دیگر) برای گوش فرا دادن،با لبخندی بر لب، خنده با لهجه های متنوع . "دوست دارم دوست دارم دوست دارم"، همگی به آرامی شروع به خواندن !!هماهنگ میکنند، همین که ملودی آهنگ بیتل ها را آشکار میسازد/ نشان میدهد. و آن زن با شور و شوقی میگوید: "اکزارچیا ! ما! اینجا! عشق!" احساسات هیپی گونه نیست. احساس تعلقی ست که آدم به آن بخش از جایی که هنوز محله خودش هست داره، اجازه دادن برای گردهم آئی ها شانسی وارتباطات رنگارنگ آنارشیستی که هنوز توسط نیروهای بالا دستی که به جارو کردن و پلیس بازی در آوردن و حاکم شدن ثروت و مرگ یکنواختی و یکدست کردن بیروح غالب تن نداده است .
#‎BeautifulDayInTheAnarchisticNeighborhood‬ 
روزی زیبا در محله آنارشیستی اکزارچیا
Exarchia
(photo by Cindy Milstein, art on side of newsstand kiosk, 
Exarchia, Athens, Greece, October 2015.)
عکس زیر از سیندی مایلستاین است : نقاشی در کنار کیوسک روزنامه فروشی در همان محله انقلابی و آزاد شده

 
 "فیلم مستند فوق العاده زیبای یونانی بنام :"بمانند یک برده زندگی نکنیم
را در زیر ببینید و لذتش رو ببرید
 یکساعت و نیم(در یوتوب) و با زیر نویس بزبانهای مختلف
پیمان پایدار
 LET'S NOT LIVE LIKE SLAVES (and other languages) 
 A film by Yannis Youlountas 

https://www.youtube.com/watch?v=RoaBaLyF_jw

 

1 comment:

  1. Film NE VIVONS PLUS COMME DES ESCLAVES (septembre 2013, durée 89mn) de Yannis Youlountas

    https://youtu.be/rpqk24qvoR4

    :)

    ReplyDelete