حسين پناهي هنرپيشه و شاعر فقيد ميگفت : "بعد از مرگم مردم من را خواهند شناخت" !! او بمانند تمامی هنرمندان روحی سرکش ,ذوقی بی نظیر و حساسیستی بیش از حد داشت .در سال 2005 ,توسط دوست عزیزم رویا در تهران ,با اشعار پناهی که خودش دکلمه کرده بود آشنا شدم.صدایش و دکلمه اشعارش مرا حسابی مجذوب و شیفته خودش کرد.پیشنهاد میکنم حتمن گیرش بیارید و گوش کنید.او درسال 1383 ,در سن 48 سالگی ,با خودکشی از بین ما رفت.روحش شاد باد.در زیر یه سری از نوشته های زیبایش را بخوانید و لذت برید. چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال ؛سکوت دندان شکن است ! من تعجب می کنم
چطور روز روشن
دو ئیدروژن
با یک اکسیژن؛ ترکیب می شوند
وآب ازآب تکان نمی خورد! بهزیستی نوشته بود:
شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد
شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد
پدر یک گاو خرید
و من بزرگ شدم
اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت
جز معلم عزیز ریاضی ام
که همیشه میگفت:
گوساله ، بتمرگ! |
|
|
No comments:
Post a Comment