Saturday, November 19, 2016

Trump viene de lejosترامپ از سالهای دور می آید
مقاله ای از: سزار هیلده برن
Cesar Hilderbrandt
Cesar Hildebrandt
از هفته نامه 'هیلده برن در کمال سرسختی' / کله شقی اش 
HILDEBRANDT en sus trece
PRENSA@HILDEBRANDTENSUSTRECE.COM
ANO 7,NUMERO 323/DEL 11 AL 18 DE NOVIEMBRE DEL 2016
جمعه18-11 نوامبر 2016- سال هفتم شماره 323
*****************************
پیشگفتار و ترجمه از : پیمان پایدار
قبل از هر چیز باید در اینجا اذعان کنم که نویسنده این سطور نیز بمانند میلیونها شهروند عادی دهکده جهانی و هزاران هزار تحیلگر وقایع سیاسی چه در حیطه راست و چه چپ (از چپ سنتی گرفته تا آنارشیستها) از پیروزی دونالد ترامپ بعنوان نماینده جدید امپریالیسم آمریکا متعجب گردیدم.علت اینکه من بارها نوشته و گفته بودم که "رهبریت امپریالیستی کاندیدای خودش را در هیلاری کلینتون میدید و میافت" و طبعا او "انتخاب" خواهد شد و نه ترامپ( هر چند هر دو بعنوان "بهترین" کارگزاران سرمایه داری امپریالیستی آمریکا در روندی انتصابی دستچین شده بودند) بر این مبنا بود که میدانستم طبقه الیگارشی/ پلوتکراسی حاکم(یا همان حاکمین پشت پرده و حکومت سایه) هیلاری کلینتون را بر ترامپ ترجیح میدادند و آنها معمولا هر آنچه را که میخواهند بدست می آورند . هیلاری از خودشان بود و هست (یعنی نماینده طبقه حاکم نئو لیبرال و پروژه جهانی شدن سرمایه داری 'ریگان - تاچر'ی 1980 به اینطرف که نماینده یک درصد ما فوق ثروتمند میباشند ....که برنامه نحسشان فقر را بر اکثریت عظیمی از ساکنان زمین تحمیل گردانیده است) و بارها  وفاداری و نوکر منشی  تزلزل ناپذیر خود را با هزار شیوه ممکن به طبقه میلیاردرها ثابت گردانده 
بود. با هیلاری مجتمع تسلیحاتی - نظامی عاملی قابل اعتماد را در کاخ سفید میداشت و نیازی به تعلیم و تربیتش نمیداشتند. برنامه طولانی مدت کنترل جهان(بخوان "نظم نوین جهانی") با همان سرعت به پیش میرفت. هیلاری خواب نداشت تا زمام امور را در دست بگیرد بلکه در ادامه جنگ افروزیهای امپریالیستی بوش پسر و اوبامای جلاد و خون آشام کوی سبقت را برباید و برای سرنگونی بشار اسد در سوریه در مقابل روسیه خط و نشان های آنچنانی بکشد. حال .آنکه باید روی ترامپ کار کنند و هر چند این خود نیرو و زمان میبرد اما شک نمیبایست کرد که اینکار را خواهند کرد  اوباما بهترین عامل طبقه حاکم بود. او، متاسفانه، حمایت سیاه پوستان و لاتینها را داشت و بمانند پوپولیستها حرف میزد . بزبانی دیگر وانمود میکرد که در کنار زحمتکشان و اقلیتهای نژادیست در حالی که منافع میلیاردرها را بعنوان برده خانگی(*)  قابل اعتماد به پیش میبرد و هیچگاه تاکتیک و استراتژی رهبران سفید پوست امپریالیست را زیر سئوال نبرد  حال آنکه ترامپ نقطه مقابل اوباماست. او تبلور همه آن چیزهائیست که اوباما نیست و هیچکدام از چیزهائی را که از اوباما "موفقترین رئیس جمهور" (بقول سخنگوی یکی از رهبران کمپانی های رسانه ای) ساخت به اشتراک ندارد . پس چه شد که ترامپ پیروز شد و هیلاری باخت ؟ ما باید درک کنیم که ترامپ نماینده چه چیز و چه کسانیت ، نه فقط به عنوان یک فرد با شخصیت فردی و خلق و خویش ، بلکه در چارچوب واقعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه . پیروزی ترامپ نشان دهنده انتقام سفید پوستان فقیر/"اشغال" (+) آمریکا میباشد. همان طبقه ای که بعضا ساکنین ایالاتهای میشیگان، اوهایو، ویسکانسین ، ویرجینیا غربی و پنسیلوانیا (تکیه گاه تاریخی کارگران صنعتی بیکار شده که مایکل مور- مستند ساز- ترس رای دادن مردم را به ترامپ داشت) میباشند . و نباید فراموش کرد که هیلاری کلینتون علنا و به وضوح با وقاحت بیشرمانه آنها را تحقیر کرد !! ترامپ نماد نژاد پرستی ساکنین نگران و نا امن 'روستا' نشین سفید پوست است، که اقلیت ها و مهاجران را بغلط و ناجوانمردانه برای تردیدها و دغدغه های اقتصادی خود مورد سرزنش قرار میدهند...که تبلور خود را در خشم "انتخاب" یک سیاهپوست به عنوان رئيس جمهور به اوج خود دیده بود. دست آخر: ترامپ با شعار تو خالی "دو باره آمریکا را بزرگ کنیم" مردم را فریفت چرا که توده های میلیونی به خیال خامشان ترامپ را حامی برگرداندن آمریکا به فاز ما قبل نئولیبرالیسم و احیای صنایع بسته شده و مشاغل کوچ گردیده به چین و ...میدانند . زهی خیال باطل!! البته بنظر میرسد که  پروژه نئولیبرالیسم به پایان خط خود رسیده است. رشد احزاب دست راستی در اروپا و بیرون رفتن انگلیس از اتحادیه اروپا بعضا نشانه هائی از آن میدهد . اینکه این شرایط در روند دیالکتیکی خود ما را میتواند بسمت انقلابی ضد سرمایه دارانه در سطح جهانی بکشاند خود امیدوار کننده است. بهمین منظور نیروهای آنارشیست در سطح جهان (یونان، اسپانیا، آرژانتین و مکزیک و....) میبایست خود را برای جنگ طبقاتی بلند مدت و سختی آماده سازند. بامید مستحکم تر کردن صفوف نیروهای حقیقتا انقلابی و ضد سرمایه داری . 
(*)"House Negro"لقب با مسمائی که ملکوم ایکس به برده سیاهپوست خانگی ای میگفت که کون لیسی و خوش خدمتی  اربابش را میکرد. اوباما تبلور این شخصیت دوران برده داری اما در عصر جدیدش بود و چقدر وقیح و بیشرم نیز هم  
(+)"White trash"کارگرانی که نژاد پرستی شان آشکارست و مایه تاسف
******************************

دونالد ترامپ  یک اختراع مدرن نیست. از سالهای دور می آید. این در تاریخ ایالات متحده است.

جیمز مونرو است ، جان کوئینسی آدامز بود، که بعدها تئودور روزولت شد.
James Monroe : 28 April 1758 — 4 July 1831/ پنجمین رئیس جمهور بین  1825 تا 1817ازمترجم
 John Quincy Adams :11 July 1767 – 23 February 1848 /  1825 - 1829 ششمین رئیس جمهوربین  
 Theodore Roosevelt :27 Octubre  1858- 6 January 1919 / بیست و ششمین رئیس جمهور بین 1909-1901

وقتی ترامپ سخن از برگشتن به عظمت می کند چیزی که میخواهد بگوید اینست که رویای ایالات متحده ای را دارد که قادر به بلعیدن میان وعده (عصرانه) دلچسب ایالتهای ا وره گان، تگزاس و کالیفرنیا باشد . 

در حال حاضر، البته، دیگر منظور سرزمین ها نیست بلکه سهمشان از کیک اقتصادی جهانی است.

و ترامپ، بمانند میلیون ها نفر از کارگران در ایالات متحده، می داند که جهانی شدنی که ما می شناسیم تله ای بیش نیست. شما نمی توانید به کار و تجارت در دهکده جهانی بدون موانع دست بزنید وقتی که جابه جائی مانوفاکتور بدنبالش رد پای  بازارهای کارگران برده(برده داری کارگری) را بهمراه دارد . به این خاطر ست که چین هدف  برخی از بدترین طعنه ها بوده است.

نظم نوین جهانی که توسط ریگان - تاچر تحمیل گردید نشانه از خستگی نهائی دارد. نه اینکه ترامپ آنرا تغییر خواهد داد . واقعیت اینست که او فقط نشانه/علامتی از این بیماری جهانیست که به بیداری ملی گرائی انجامیده ، طرح نجات حاکمیت، بیگانه ستیزی و خستگی مرگبار تحت شرایط سلطه شرکت هاست. بی رحمانه ترین طنز/استهزا انتخاب ترامپ اینست که کسانی که به او رای دادند در انتظار تغییر اوضاع میباشند. آیا کسی محافظه کارتر از زن ستیزی که بنظر بمانند نویسنده بدی چون نورمن میلر(*) میماند ، که یادآور انزوا گرائی چون وودرو ویلسون(+) میباشد و  نژادپرستی که یادآور فرماندار جورج والاس(*+) است وجود دارد؟ آیا گردن قرمزها (اصطلاحیست برای کشاورزان سفید پوست نژاد پرست ایالتهای جنوب آمریکا که در گرمای تابستان گردنهایشان سرخ میشود-م) امیدوار بوده اند که چنین مردی لگد بر قوانینی بزند که او را غنی و نامزد (رئیس جمهوری-م) کرده است؟ تنها کسی که خشمی گیج کننده دارد می تواند چنین ایمان و رای ها را توضیح دهد.


(*) Norman Mailer:31 Jan 1923-10 Nov 2007/نویسنده، رمان نویس، روزنامه نگار، مقاله نویس، نمایشنامه نویس، کارگردان،  بازیگر و فعال سیاسی
(+) Woodrow Wilson :28 Dic 1856 - 3 Feb 1924 / 1913 – 1921بیست و هشتمین رئیس جمهور آمریکا بین 
(*+)George Wallace :25 Agust 1919 – 13 Sep 1998/چهل و پنجمین فرماندار آلاباما برای 4 دوره

 واضح بگوئیم : دهکده جهانی برای مردم معنا ندارد بلکه برای شرکت های بزرگ است که وجود دارد. به همان گونه که قدرت تکنولوژیکی به زندگی بهتری برای میلیون ها نفر از مردم حاشیه نشین منجر نمیشود .

ترامپ، همچنین، از عمو سامی ست با ژل مو ، پسری از طبقه متوسط رها شده به سرنوشت خویش. و از بحران مالی سال 2008 می آید، "با راه حل" تولید پول کاغذی در نظر گرفته شده برای حمایت از قانون شکنان بانکداری که به ایجاد کاغذهای آشغالی دست زده اند و طلسم رفاه گونه ای که مارتین 
اسکورسیزی(کارگردان خوب آمریکائی -م)  بر اساس خاطرات جوردن بلفورت(*) با تعویق .به تصویر کشید

(*)Jordan Belfortکارگزار سابق دلال سهام. متهم و محکوم شده در دستکاری بازار اوراق بهادار، پول  شویی و دیگر جرایم مربوط به امور مالی در سطح بالا است.

 ترامپ همچنین محصولی ست از ریاکاری اوباما، رئيس جمهور آمریکای که بیشتر از هر کس مشوق هرج و مرج در شرق میانه شد و آنجا را مملو از اوباشانی چون داعش کرد . بحران سوریه، رنج و مصیبت پناهندگان، هرج و مرج در لیبی و دیگر نقاط آفریقا، و بی ثباتی بومی در عراق، همگی شیوه یک سیاست خارجی نفرت انگیزی که اوباما خواهان تغییرش نبود. و این واقعیت که اسرائیل، منبع تمام تنش ها، ادامه میدهد به اضافه کردن خاک سرزمینش از طریق شهرک نشینهائی که حتی سازمان ملل نیز آنرا محکوم میکند شاهد بیشتری از شکست دموکراتهاست که امروز غرور جمهوریخواهان را بارور/ تغذیه میکند 

شما یک سیاره بدون موانع، بدون کمرگ، بدون تعرفه میخواستید؟ خب شما دارینش.  جهانی میخواستید که مونسانتو بما دیکته کند که چند هکتار سویا و یا روغن پالم  باید کاشت؟ خب اینجا ست . دیکتاتوری پول تولید فرانکشتاین. وانمود نکنید که ترسیده اید .

آمریکائی های به طور متوسط ، آنی که کار خود را از دست داد زیرا که این کار به اندونزی و چین رفت ، با ابراز همدردی دروغهای انتخاباتی ترامپ را گوش داد. حس میکرد، در پس زمینه، که صرفا کلماتی بیش نیستند اما خوبیش این بود که حداقل کسی بود که می گفت، با مقدار تجویز شده داروی اسب، چیزی را که همه در ایندیاناپولیس یا دیترویت میخواستند بشنوند.

و خانم کلینتون، به طور فزاینده ای شبیه یک سایه مینمود، تکرار میکرد آنچه را که  "نظم و قانون"(عنوان یک تله فیلم پلیسی هفتگی یانکی ها نیز هم است-م) دیکته می کرد. مانند مادر یک پسربچه ای میماند که بیشتر بخاطر دستور بیولوژیکی میبایست ازش دفاع میکرد  تا اعتقادی. خانم کلینتون از طبقه/نظم حاکم  با چهره خمارش و سخنرانی کلیشه ایش به نقاط/مکانهای مشترکی در گشت و گذار بود که، در این  مقطع، اثربخشی خود را از دست داده بود.

سیستم جهانی کنونی ، پسر احمق یک پروژه محافظه کارانه که وانمود میکرد قرنها دوام خواهد آورد، چرخه نهائی فروپاشی را آغاز کرده است. ترامپ بهترین چهره آن است. و هنگامی که کسانی که به او اعتماد پیدا کردند ببینند چگونه به  وعده هایش تحقق نمی بخشد و چگونه است که به قواعد پول بزرگ سر فرود می آورد، این خود یک پیچ و تاب جدیدی خواهد شد . یک انقلاب مسالمت آمیز، از مردم، ناشی از  ترس از دست دادن این سیاره (بخاطر گرمای زمین-م)، جنبشی جهانی مملو از انزجار و شورش، در این دوران تاریک اجتناب ناپذیر به نظر می رسد . نمیدانم چه مدت طول می کشد و چیزی به من می گوید که نخواهمش دید . اما من  هیچ شکی ندارم که اتفاق خواهد افتاد. من،همانطور که می بینید، ایمان به انسانیت را از دست نداده ام.

No comments:

Post a Comment