Monday, July 29, 2019

#قسمت_هشتم_کتاب_مزخرفات_فارسی

بازنویسی کلیت کتاب 'مزخرفات فارسی'
رضا شکراللهی
انتشارات ققنوس،زمستان1396
چاپ ششم 1398
هزار و صد نسخه
=====================================


فهرست

مقدمه9
زنگ اول: شیرینی زبان11
ِگردن نازکِ زبان مادری14
هکسره حق مسلم ماست16
دستاوردهایی که با پا می آوریم18
در ستایشِ کردن21
منتظران متوقع23
مختلفِ گوناگونِ پر شمارِ متفاوت26
29!راجبه حیضّ انتفا
مزخرفاتِ لایتَچَسَبک32
لشکر گاف35
یدک کشیِ ورزشی و سیاسی37
کلنجار39
دستمال قیصریه در قیطریه42
44معلق بازی پیش غازی یا قاضی؟
سنگی برای واکندن، سنگی برای به سینه زدن46
بحث شیرین پنبه زنی 48
50!چه کشکی،چه پشمی،چه دوغی
مَثَل های "آب"دارِ خشکیده52
دمار روزگار یعنی کجا؟54
دو دلار بده آش57
اکبر مشتی مندلی59
دروغ حناق هست یا نیست؟61
ثواب و کباب و صواب64
دست مریزاد یا پس مریضاد؟66
تصفیه حساب یا تسویه حساب68
محذور و محظور و معذور71
74!خبرگضاری
پیشخان یا پیشخوان؟76
کج دار و مریز79
انضباط دسته دار81
غلت زدن در غلط83
اِعمالِ قانون را صرف نکنید87
جیگر یا میانجیگر؟89
آپاراتی تسلیت90دستاوردهایی که با پا می آوریم
غلط نامصطلح93
انتقادِ آدم باید از آدم باشد95
رشادت در رسوخ97
مراقب رقیب باشید99
این جانبه شاعره ای هستم فارسی زبانه101
جهشِ سوق الجیشی103
تیترهای چپ اندر قیچی105
نتایج همه کَس کُش109
گفت وگو با طعم "واو" 112
نوروز؛از جشن تا عید114
لفت دادن در یک ثانیه116
پینگلیش؛ نوشتن به سبک دایناسورها118
این یکی شیر است که همرسانی می شود120
خرکیف و عصر هیروگلیف مدرن122
دستم رو بگیر، نه دستمُ  و نه دستم و125
غلط کردی که خوب نوشتی130
یک فقره ویرایش سیاسی132
زنگ آخر: ویراستار یا وَویراستار؟134
============================


           ِِِراجبه حیّضِ            
چهل سال پیش همسایه ای داشتیم اسمش بود جواتاغار. بچه بودم و خیال می بافتم که نسبت این همسایه ما با تغار ماست چیست یا چه بوده که همچو اسمی برایش ساخته اند. جواتاغار برای من جواتاغار ماند تا مرد و اعلامیه اش را زدند روی دیوار:" مرحوم مغفور جواد آقا سورانی." اولین بار بود که اسمش را، به جای شنیدن،دیدم و تازه فهمیدم که جواتاغار در اصل جواد آقا بوده و هیچ تغاری هم نداشته. اگر فکر می کنید به کسی گفتم،اشتباه می کنید. این خاطره با من ماند تا بزرگ تر شدم و فهمیدم که بیشترِ غلط های املایی در روندِ نوشته شدنِ شنیدار است که به وجود می آیند. مثل "ان.پی.تی" که یکی از نمایندگان مجلس،که صورت انگلیسی اش را درست ندیده بود،آن را در طرح پیشنهادی اش «ام.پی.تی.» نوشت و کلی هم دشمن شاد شد از این غلط. البته این یک مثال نادر است چون اغلب این غلط ها در سایه همزیستی زبان فارسی با عربی و همنشینی واژگانی آن ها رخ می دهد.

در اوج گرد و خاک ناشی از اسید پاشی زنجیره ای معروف در اصفهان، یکی از معاونان رئیس جمهور گفت که اسید پاشی باعث می شود  فرد از «حّیز انتفاع» ساقط شود. خیلی ها برآشفتند از این نوع نگاه به قربانیان اسید پاشی که اغلب زنان اند، ولی مشکل فقط این نبود. خبرنگارها اصطلاحی را که شنیدند،به اشتباه نوشتند «حیض انتفاع». حیز یعنی جا و مکان و انتفاع هم یعنی نفع بردن، و ساقط شدن از حیز انتفاع یک اصطلاح حقوقی و فقهی برگرفته از زبان عربی است به معنای از کار افتادن و به درد نخوردن. هیچ ربطی هم به حیض ندارد.

حالا اگر آب دستتان است،اسید هم باشد فرقی نمی کند البته، بگذارید زمین و گشتی بزنید در خبرگزاری ها و پایگاه های خبری تا ببینید که «حیز انتفاع» را نه فقط «حیض انتفاع» می نویسند که برخی ازآن ها عین را هم می اندارند و می نویسند «حیض انتفا». انتفا یعنی چه؟ یعنی نیستی و نابودی.مثلا به نقل ازاحمد توکلی،نماینده مجلس،نوشته بودند:«جنبه نظارتی مجلس را از حیض انتفا نیندازید.» اولین کامنت را هم آدم بیکاری مثل من نوشته بود که غلط است،ولی غلط املایی استوار و پابرجا سر جا مانده بود و هنوز هم مانده است و باقی هم خواهد ماند و تکرار هم خواهد شد.

حالا این که حضرات اصلا چه اصراری دارند که سواد نگارشی دیگران را رعایت نکنند و این اصطلاحاتِ علمایی را به کار ببرند، باید از خودشان پرسید. اما همه این غلط های املایی از همین جنس اصطلاحات علمایی نیست.


  مثلا درست است که وقتی جرمِ افراد با ادله قانونی و شرعی ثابت شود به عدالت نزدیک تر است، ولی املای ادله. ربطی به املایعدالت ندارد که در نقل قول از رسول منتجب نیا می نویسیم «عّدِلّه».

.درست است که آب مایع است، ولی آب مایه حیات است نه مایع حیات. و درست است که اغلب کسی ضرب الاجل می دهد که عجله دارد، ولی برای مهلت دادن ضرب الاجل می دهد نه ضرب العجل.

:از این غلط های ناشی از شنیدار بسیار داریم
راجب به به جای راجع به.
نهله به جای نحله.
توجیح به جای توجیه.
 ترجیه به جای ترجیح.
قائله به جای غائله.
الارقم به جای علی رغم.
اجالتآ به جای عجالتآ.
فارق التحصیل به جای فارغ التحصیل.
متنابه به جای معتنابه.
...متوصل به جای متوسل و

از غلط املایی نمی توان فرار کرد، در هیچ زبانی. ولی می توان غلط های ناشی از شنیدار را با کمی دقت و جستجو کم کرد تا نوشته ما را از حّیزِ انتفاع با «ز» و «ع» ساقط نشود!


No comments:

Post a Comment