Monday, May 21, 2012

 

 

توافق هشت ماده‌ای ایران و آمریکا
دوشنبه, 03/01/1391
گفتگو با مهران مصطفوی
سراج‌الدین میردامادی
سراج‌الدین میردامادی - آقای باراک اوباما، رییس جمهوری ایالات متحده‏ آمریکا، در پی نشست هشت کشور بزرگ صنعتی، گفته است، «به راه‏حلی که حاکمیت ملی ایران را محترم بشمارد» امیدوار است.
در گفت‏وگویی با دکتر مهران مصطفوی استاد دانشگاه و تحلیل‏گر سیاسی در پاریس، در این زمینه، ابتدا از ایشان پرسیدم: منظور آقای اوباما از «راه‏حلی که حاکمیت ملی ایران را محترم بشمارد»، چیست؟
مهران مصطفوی: داده‏هایی که از طرف‏های مختلف می‏رسد و خبرهایی که چه از طریق ایران و چه از طریق کشورهای خارجی درج می‏شود، این مطلب را به ما می‏رساند که توافقاتی بین ایران و آمریکا صورت گرفته و به غیر از مذاکراتی که به طور رسمی در کادر گروه ۵+۱ وجود دارد، آمریکایی‏ها مستقیماً با دولت ایران در حال مذاکره هستند.
حتی خبرها نشان می‏دهد که تیم سابق هسته‏ای ایران، یعنی کسانی که با آقای هاشمی رفسنجانی و آقای روحانی نزدیک بودند، در این مذاکرات شرکت دارند و مذاکرات را ادامه می‏دهند. به طوری که مسئله‏ مذاکرات را آقای خامنه‏ای شخصاً به دست گرفته و دیگر در دست آقای احمدی‏نژاد نیست.
حال این گفته‏ آقای اوباما چه چیزی را می‏رساند؟ سایت "دِبکا" که به محافل اسراییلی نزدیک است، مدعی است که طرح توافق بین ایران و آمریکا را پیدا و آن را درج کرده است. از آن‏جایی که این مطلب بسیار مهم است و با سئوال شما هم رابطه دارد، بد نیست به این طرح هشت ماده‏ای نگاهی بیاندازیم تا بفهمیم منظور آقای اوباما از حاکمیت ایران و حق ایران چیست.
این قرارداد هشت بند دارد که در بند اول آن تنها نوشته شده که ایران و آمریکا به این نتیجه رسیده‏اند که توقف برنامه‏ی اتمی ایران ممکن نیست و با هم توافقات زیر را انجام داده‏اند. توافقات از بند دوم شرح داده می‏شود.
بند دوم: ایران غنی‏سازی ۲۰ درصدی را متوقف کند، اما تأسیسات فردو به کار خودش ادامه بدهد.
بند سوم: ایران که تاکنون ۱۱۰ کیلو اورانیوم ۲۰ درصد غنی‌شده در دست دارد، آن را به خارج انتقال بدهد، ولی در مقابل، صفحه‏های سوخت مورد نیاز ایران برای راکتور تهران به ایران داده شود.
مهران مصطفوی: آقای خامنه‏ای دو دلیل اصلی برای توافق هسته‌ای دارد. دلیل اول انزوای بسیار شدید او در داخل رژیم ایران است و دلیل دوم، وضعیت فلاک‌بار اقتصادی ایران
بند چهارم: هیچ محدودیتی در مورد غنی‏سازی تا پنج‏درصد برای ایران اعمال نشود.
بند پنجم: ایران پروتکل الحاقی را امضا کند.
بند ششم: سایت‏های پنهان هسته‏ای ایران (که احتمالاً آمریکا هم اطلاعات روشنی درباره‏ آن ندارد) مورد بررسی قرار نگیرد. یعنی آمریکا نتواند هرجایی را دلش خواست، مورد بازرسی قرار بدهد.
بند هفتم: آمریکا و اروپا در مورد تحریم‏ها علیه ایران تساهل پیشه کنند و تحریم بانک مرکزی و تحریم استفاده‏ ایران از سیستم تبادلی بانکی سوییس ملغی شود.
بند هشتم: آمریکا و اروپا تحریم نفتی ایران را که قرار است از ابتدای ژوئن اجرا بشود لغو کنند.
شما گفتید که اوباما از حاکمیت ملی ایران و حق ایران صحبت کرده است؛ واقعیت این است که ایران حق غنی‏سازی دارد و طبق قوانین بین‏المللی هیچ دلیلی وجود ندارد کشوری که در کادر آژانس عمل می‏کند، حق غنی‏سازی نداشته باشد. پس چه مطلبی که "دبکا" درج کرده صحت داشته باشد، چه صحت نداشته باشد، به هرحال نشان می‏دهد که درباره‏ چه مواردی مذاکرات انجام می‏گیرد و مذاکرات به چه نتیجه‏هایی ممکن است برسد.
از گفته‏های مختلف معلوم می‏شود که در حال حاضر آمریکا بر خلاف آن‏چه قبلاً می‏گفت، به خصوص از زمانی که آقای اوباما روی کار آمده، پذیرفته که ایران غنی‏سازی را تا پنج‏درصد ادامه بدهد؛ چیزی که آقای بوش هرگز نپذیرفته بود. امروز آمریکا این را حق ایران می‏داند و گفته است که این حق را پذیرفته است. در مقابل از ایران می‏خواهند که بالای پنج‏درصد غنی‏سازی نداشته باشد و دوم این‏که ایران پروتکل الحاقی و یا نوع دیگری پروتکل را که شبیه پروتکل الحاقی باشد، امضا کند.
شرایطی که ذکر کردید، حاکی از مقداری عقب‏نشینی از سوی جمهوری اسلامی هم هست. آیا نظام جمهوری اسلامی حاضر است برای کاهش تحریم‏ها به این مقدار عقب‏نشینی دست بزند؟
الان هم آقای اوباما و هم آقای خامنه‏ای، هر کدام به دلایل خودشان نیاز دارند که توافقی صورت بگیرد. آمریکا به این توافق نیاز دارد، به دلیل این‏که انتخابات آمریکا در راه است و نمی‏خواهد مسئله به جنگ و برخورد نظامی کشیده شود. به‌خصوص که خبرهایی وجود دارد مبنی بر این‏که ایران موشک‏های دوربرد "بی‏ام۲۵" را که ۲۵۰۰ کیلومتر برد دارند، به همراهی "گروه صنعتی شهید همت" از کره‏ شمالی دریافت کرده است. در مقابلش هم آمریکا ۹۰۰ میلیون دلار برای خرید هواپیماهای بدون خلبان و موشک‏های ضدموشک، در اختیار اسراییل قرار داده است. خُب این خطرناک است و هرلحظه ممکن است یک برخورد نظامی پیش بیاید و آقای اوباما این برخورد را نمی‏خواهد.
دوم این‏که قیمت نفت در جهان دارد بالا می‏رود و الان در گروه هشت به این نتیجه رسیده‏اند که نیاز به رونق اقتصادی هست. رونق اقتصادی هم نمی‏تواند با قیمت‏های بسیار بالای نفت همراه باشد. می‏دانیم که اگر مسئله‏ تهدید‏های نظامی بالا بگیرد، قیمت نفت ممکن است از همین هم که هست بالاتر برود و این برای رونق اقتصادی جهان غرب مشکل ایجاد می‏کند.
آقای خامنه‏ای هم دو دلیل اصلی دارد برای این‏که در این مذاکرات توافقاتی صورت بگیرد. دلیل اول او انزوای بسیار شدیدش در داخل رژیم ایران است. یعنی نه تنها آقایان موسوی و کروبی را هنوز در زندان نگه داشته و آقای رفسنجانی را کنار گذاشته، حتی برخی از کسانی را هم که در جناح راست بودند، کنار زده و با آقای احمدی‏نژاد هم مشکل پیدا کرده است. الان هم می‏خواهد آقای احمدی‏نژاد را کنار بگذارد. این وضعیت انزوا در داخل رژیم کاری کرده که او مذاکرات اتمی را مستقیم به دست بگیرد و می‏خواهد از آن انزوا بیرون بیاید.
دلیل دوم آقای خامنه‏ای، وضعیت فلاکت‏بار اقتصادی در ایران است. این تحریم‏ها ضربه‏های بسیار بزرگی به اقتصاد ایران زده‏اند. تازه تحریم‏های نفتی هنوز شروع نشده‏اند و از اول ماه ژوئن وارد عمل می‏شوند که بحران را بالاتر خواهد برد.
سایت "دِبکا" که به محافل اسراییلی نزدیک است، مدعی است که طرح توافق بین ایران و آمریکا را پیدا کرده است. این قرارداد هشت بند دارد که در بند اول آن نوشته شده ایران و آمریکا به این نتیجه رسیده‏اند که توقف برنامه‏ی اتمی ایران ممکن نیست
اما با توجه به مواردی که چه در مورد آقای اوباما گفتم و چه در مورد آقای خامنه‏ای، برای هر دو مصالحه راحت نیست و بسیار سخت است. یعنی این‏که آقای خامنه‏ای بپذیرد ایران قراداد الحاقی را امضا کند، یعنی هر وقت آژانس خواست، بازرس به ایران بفرستد و بتوانند ایران را بازرسی کنند و این بازرسی به سایت‏های اتمی محدود نشود و حتی سایت‏های نظامی را هم در بر داشته باشد و غنی‏سازی بالای پنج ‏درصدی را هم کنار بگذارند، چیز خیلی راحتی نیست که رژیم ایران بتواند بپذیرد.
به همین خاطر، از دید من، در بغداد توافقی صورت نخواهد گرفت، بلکه قول توافق به هم‏دیگر خواهند داد که کادر توافق را تشخیص بدهند و در یک برنامه‏ریزی درازمدت‏تر برای به دست آوردن توافق، با هم‏دیگر قرارها و قول‏هایی بگذارند.
ولی با این اوصاف، به نظر می‏رسد که حتی در این صورت هم یک‏سوی این بحران که اسراییل باشد موافقت نکند و به این توافق راضی نباشد. اسراییل را چگونه ارزیابی می‏کنید که خود را برای شدیدترین تهاجم به ایران آماده می‏کند؟
دقیقا! اسراییلی‏ها به هیچ وجه نمی‏خواهند چنین توافقی صورت بگیرد. برای این‏که رژیم اسراییل احتیاج به بحران دارد. این را همه می‏دانند. آقای نتانیاهو نیاز دارد که یک برخورد نظامی با ایران داشته باشد. البته برخورد نظامی محدود، نه به صورت جنگ.
اسراییلی‏ها الان دارند تمام توان سیاسی و دیپلماسی خود را به کار می‌برند که جلوی این مصالحه‏ بین ایران و آمریکا گرفته بشود و نگرانی آقای اوباما هم همین است که چگونه عمل کند که هم اسراییلی‏ها نتوانند تبلیغات کافی علیه او صورت بدهند و هم بتواند این مصالحه را با ایران انجام بدهد.
مسلماً رژیم اسراییل از طرفداران شدید تحریم‏های بیشتر و عملیات نظامی علیه ایران است. این ۹۰۰ میلیون دلاری هم که آمریکا برای سال ۲۰۱۳ به اسراییل کمک کرده، برای ساکت کردن این کشور است، که می‏گوید ما هم پیشرفته‏ترین نوع هواپیماهای بدون خلبان را در اختیارتان می‏گذاریم و هم موشک‏های ضدموشک. ما کمک می‏کنیم. به همین خاطر، شما نگران نباشید، ما امنیت شما را در نظر داریم. حال این‏که این چه نتیجه‏ای بدهد، آینده به ما خواهد گفت.

No comments:

Post a Comment