Monday, June 18, 2012

همين چند هفته پيش بود که يک مرتیکه (*)  داخل بانکی در منهتن نيويورک شد ويک شماره از دستگاه گرفت.
وقتي شماره اش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پيش کارشناس بانک رفت
و گفت که برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا را داره و به همين دليل نياز به يک وام فوری بمبلغ 5000 دلار داره
کارشناس نگاهي به تيپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که برای اعطای وام نياز به قدری وثيقه و گارانتي داره.
و مرتیکه هم سريع دستش را کرد توی جيبش و کليد ماشين فراری جديدش را که دقيقا جلوی در بانک پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئيس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو بالاخره با وام آقا موافقت کرد آنهم فقط برای دو هفته
کارمند بانک هم سريع کليد ماشين گرانقيمت را گرفت و ماشين را به پارکينگ بانک در طبقه پائين انتقال داد.
خلاصه مرد بعد از دو هفته همانطور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86 دلار کارمزد وام رو پرداخت کرد!!
کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئيس بانک گفت " از اينکه بانک ما رو انتخاب کرديد متشکريم"
و گفت ما چک کرديم ومعلوم شد که شما يک  ميليونر هستيد ولي فقط من يک سوال برام باقي مانده که با اين همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادين که 5000 دلار از ما وام گرفتيد؟
طرف  يه نگاهي به کارشناس بيچاره کرد و گفت:
شما فقط به من بگو کجا نيويورک ميتونم ماشين 250 هزار دلاری را دو هفته با اطمينانی خاطر فقط با 15.86 دلار پارک کنم ؟ ! !
********************** 
(*)البته این مطلب رو دوست عزیزم دکتر آزاده م بعنوان یک "اصفهانی" فرستاده بود. ولی چون من حساسیت خاصی نسبت به چسبوندن مطالب اینگونه به گروه خاصی از مردم دارم بجاش یه مرتیکه آوردم . شاد و سربلند با شاید .

پیمان پایدار

No comments:

Post a Comment