Friday, June 29, 2012

Paul -Laurent Assounپل- لوران اسون

واژگان فروید Le vocabulaire de Freud



ترجمه دکتر کرامت موللی

چاپ اول 1386, نشر نی , تهران
صد و بیست صفحه

قسمت دهم

قسمت اول تا پنجم بترتیب در6م, 11م , 15 م , 18م و 31 م ماه می
و قسمت ششم  تا نهم  بترتیب در 4 م, 8 م و 13 م  و 18م ماه ژوئن 2012 درج شده است

************************************
(Perversion)انحراف جنسی

* لفظ "پرورژن(1) "در فرانسه برای اولین بار در 1444 به کار رفته و به معنای"واژگونه یا وارونه" کردن است . این لفظ در اصل توسط الهیون به کار رفته بود . معنای روانی آن به سال 1880 بر میگردد; در این سال است که شارکو و همکارش برای اولین بار از انحراف جنسی سخن میگویند . در همین زمان است که مقوله انحراف جنسی نیز در طبقه بندی  بیماری ها جایی به خود اختصاص میدهد. رجوع شود به آثار نویسندگانی چون (2) کرافت ابینگ و هاولوک الیس
(1) Perversion  / (2) Krafft-Ebing/ Havelock Ellis



در روان کاوی انحراف جنسی بخشی از تحول رانش را تشکیل می دهد و نه تنها ذات طفلانه خود را آشکار می کند, بلکه به طور قاطع تری حاکی از نوعی خاص از رابطه با اصل محرومیت از ذکر است .

**در رابطه با نظریه مربوط به لیبیدو* است که فروید با مسئله انحرافات مواجه می شود . به عبارت دیگر, فروید آن را در رابطه با مفهوم رانش و به خصوص رانش های جزئی دوران اولیه طفولیت مورد توجه قرار می دهد .

انحرافات کژ رفتاری هایی جنسی هستند که بر اساس جابه جایی مطلوب تمنا قرار دارند, بدین معنی که یا مورد آرزومندی آن ها غیر تناسلی(بچه بازی, حیوان بازی) است یا این که غایت رانشی آن ها دستخوش تغییر شده است; یعنی یا رانش در مرحله ای میانه ای از رضایتمندی جنسی تثبیت شده و یا این که تجاوز از اصول حیات جنسی متوجه اعضای بدن شده است(استفاده از اعضای غیر جنسی برای ارضای تناسلی).

کودک تحت تاثیرات آسیب زای اغوای جنسی به صورت "منحرفی متعددالشکل" در می آید و قادر به هر گونه ارضای جسمی می شود. این امر رابطه انحراف جنسی و تحول کودک را از لحاظ جنسی دچار دگرگونی میکند . 

در نظر فروید,اگر نوروز را به مثابه یک عکس بگیریم ,در آن صورت انحراف جنسی میتواند نگاتیو(فیلم-مترجم)آن به حساب آید .

انحراف های جنسی هر بار در مراحل مختلف ساخت و پرداخت های ماورا النفسانی تعریفی جدید یافته اند. در این مهم سه مرحله را میتوان از یکدیگر متمایز ساخت :

- در چهار چوب نظریه مربوط به لیبیدو یا میل جنسی به عنوان انحراف از انتخاب معمولی مطلوب;
-با ورود مفهوم نارسیسیسم در نظریه روان کاوی, تاکید بر فرد منحرف به عنوان فاعل و عاملی خود شیفته گذاشته شد;

-بررسی مجدد فتیشیسم (1) موجب وضوحی بیش تر در مورد اهمیت مکانیسم"حاشا کردن*" و انفصام من نفسانی* شد;
(1)Fetichisme

سادیسم و مازوشیسم(2 مازوخیسم-مترجم) دیگر به عنوان انحرافات شخصی در نظرگرفته نمی شوند, بلکه اهمیت آن ها در فرضیات ماورا النفسانی مورد تاکید قرار می گیرد .در این مورد بایستی به این نکته توجه کرد که سادیسم به صورت سرنوشت نهایی رانش(یعنی عبور از حالت انفعال به فعال و از مطلوب آرزومندی به فاعل و عامل آرزومندی) در نظر گرفته شده و به خصوص مازوشیسم و اشکال متعدد آن(جنسی ,اخلاقی, زنانه) به عنوان مقوله ای اولیه و عمده, یعنی به عنوان شاهد و بقایایی از رانش مرگ*,مورد ملاحظه واقع شده اند .
(2) Sadisme et masochisme

***فروید انحرافات جنسی را از معنایی که در طب و سکسولژی(1) از یکسو و در علوم اخلاقی و اجتماعی از سوی دیگر داشته اند, بیرون می آورد . لذا انحراف جنسی تنها مقوله ای خلاف عفت نیست, بلکه تثبیت آرزومندی فرد در مرحله ای از لیبیدو است, تثبیتی نارسیسیک و انفصامی . مورد اخیر یعنی انفصام من نفسانی* اهمیت واقعی انحرافات را در رابطه با کسترسیون, یعنی اصل محرومیت از ذکر , نشان می دهد . انحراف جنسی نادیده گرفتن این اصل است .
(1)Sexologie

مراجع:
-سه مقاله در باب نظریه جنسیت1905
-برای وارد کردن مبحث مربوط به نارسیسیسم در نظریه روان کاوی 1914
-فتیشیسم 1927

ادامه دارد: پیمان پایدار
**************************

No comments:

Post a Comment