با همکاری آیدا سرکیسیان
حرف ب دفتر اول / قسمت چهارم
*************************************************
مقدمه : برای دوستانی که اولین بار است در اینجا به باز نویسی این اثر جاودانه ادبی رجوع میکنند ,لازم به تذکر است که بنده درج حرف ب را از 11 اوت (اگوست) 2011- با کلمه بچه- در این صفحات شروع کرده ام. بزبانی دیگر 5 ماه و 18 روز پیش. شاد و خرسند باشید. پیمان پایدار
*************************************************
1269(1264) پا بازی
بازی بی سر وتهی است که هدایت در اوسانه (314 و 315 یادداشت های پراکنده) ضبط کرده و هانری ماسه آن را با عنوان
در کتاب خود (ج 2, ص434 ) آورده است jeu de pieds .
آنچه در اوسانه آمده عینا چنین است :بچه ها پاهای یکدیگر را گرفته, اوسا می گوید
یه دبه و دو دبه
سه دبه و سه دبه
سه سبد سیب رنگین
سه انار ترش و شیرین,
آهو به چرا
برده بچه را,
سبوری سبور .
ای مادر گلندون
آمدی قر بدی افتادی تو قندون,
هلالی زمزمه کشک و بادمجون
به قربون سرت یه خورده بجنبون .
******
موضوع گرفتن پاهای یکدیگر, و وجود کلمه "دبه" در ترانه بازی, یادآور بازی دیگری است که محمد پروین گنابادی از نسخه خطی ناقصی که بازی های شوشتری را فراهم آورده در مجموعه بازی های محلی خود نقل کرده است .این بازی دبه نام دارد....فاکتور میگیرم .
1270( 1264)بازی یه قل دو قل
نگاه کنید به شماره 8066 در افزوده های حرف ب در انتهای این مجلدات .
1271(1264)تاب بازی
نوعی بازی و ورزش است .دو سر طنابی را گرفته و دور بدن خود از پائین به بالا یا از بالا به پائین گرداندن و هر بار که انحنای وسط طناب به نزدیک پاها می رسد از روی آن جهیدن.....فاکتور میگیرم
در بازی دسته جمعی,هر بار دو نفر به تاب دادن طناب مشغول می شوند ,و تاب بازها که به ردیف پشت سر هم ایستاده اند یکی یکی جلو رفته به پریدن از روی آن می پردازند ....فاکتور میگیرم....تاب بازی که پایش به طناب گیر کند سوخته محسوب می شود
1272(1264)تخم بازی
نوعی بازی است با تخم مرغ آب پز شده که رواج آن بیشتر در ایام نوروز بود, به سبب وفور تخم مرغ های پخته و رنگین پای سفره هفت سین .
یکی از طرفین تخم مرغش را در مشت نگه داشته بخش کوچکی از پوست آنرا در حلقه شست و انگشت اشاره به اختیار حریف قرار میداد تا با تخم مرغ خود بر آن ضربه ئی وارد آورد . تخم مرغی که می شکست ,به عنوان جریمه باخت صاحبش نصیب طرف مقابل می شد .
در باره این بازی, همچنین نگاه کنید در مدخل 248 به متن و حاشیه 12
معمولا پیش از بازی برای اطمینان از استحکام پوست تخم مرغ, آن را چند بار و با شدت های مختلف روی دندان پیشین خود می کوفتند .|| با مدخل 1273 اشتباه نشود !
1273(1264)تخم مرغ بازی
این بازی, دست کم در بدو امر , اوستا ندارد .بچه ها دور هم می نشینند و هر یک از آنها با شماره ئی مشخص می شود :از یک تا هر عددی که معادل تعداد بازیکن ها باشد. و البته این تعداد هر چه بیشتر باشد شور بازی بیشتر خواهد بود-آنگاه یکی از جمع بازیکنان, بازی را با این جمله آغاز می کند :
-یک مرغ دارم, پنج تا تخم می کند .
بازیکن پنج بی درنگ باید اعتراض کند :-چرا پنچ تا ؟
آغاز کننده بازی :-پس چند تا؟
بازیکن پنج : یازده تا .
بازیکن یازده :- چرا یازده تا ؟
بازیکن پنج :- پس چند تا؟
بازیکن یازده :- سه تا .
...الخ
طبیعی است که انتخاب عدد دلبخواهی است و هر یک از بازیکنان میتواند در جواب "پس چند تا؟" هر عددی را که بخواهد به زبان آرد, حتی عدد کسی را که هم اکنون با او در حال سئوال و جواب است . زیرا با این عمل ممکن است باعث سوختن او شود.
این موارد, در این بازی سبب سوختن و کنار رفتن بازیکن میشود :1
نداشتن تمرکز, و عدم توجه به شماره خود. بازیکن باید به مجرد شنیدن شماره خود(مثلا چهار) بپرسد:"چرا چهار تا؟" و با کمترین تمجمج از بازی کنار گذاشته میشود .
2.به اشتباه افتادن و به جای صاحب عدد دیگری جواب گفتن
3. بر زبان آوردن عددی که در بازی نیست(مثلا عدد 14 ,در حالی که بازیکنان فرضا بیش از 13 تن نیستند).
4.بر زبان آوردن عددی که صاحب آن قبلا سوخته و از جمع بازیکنان خارج شده است .
5. بر هم زدن نظم پرسش ها و پاسخ ها, که بر اثر دستپاچگی پیش می آید
.....فاکتور میگیرم
آخرین کسی که باقی می ماند می تواند اوستا شود و برای هر یک از دیگران که سوخته اند وظیفه ئی سرگرم کننده و شادی آفرین معین کند:این برقصد ,آن بخواند, این لطیفه ئی بگوی,د و جز این ها...|| با 1272 اشتباه نشود.
ادامه دارد....پیمان پایدار
موضوع گرفتن پاهای یکدیگر, و وجود کلمه "دبه" در ترانه بازی, یادآور بازی دیگری است که محمد پروین گنابادی از نسخه خطی ناقصی که بازی های شوشتری را فراهم آورده در مجموعه بازی های محلی خود نقل کرده است .این بازی دبه نام دارد....فاکتور میگیرم .
1270( 1264)بازی یه قل دو قل
نگاه کنید به شماره 8066 در افزوده های حرف ب در انتهای این مجلدات .
1271(1264)تاب بازی
نوعی بازی و ورزش است .دو سر طنابی را گرفته و دور بدن خود از پائین به بالا یا از بالا به پائین گرداندن و هر بار که انحنای وسط طناب به نزدیک پاها می رسد از روی آن جهیدن.....فاکتور میگیرم
در بازی دسته جمعی,هر بار دو نفر به تاب دادن طناب مشغول می شوند ,و تاب بازها که به ردیف پشت سر هم ایستاده اند یکی یکی جلو رفته به پریدن از روی آن می پردازند ....فاکتور میگیرم....تاب بازی که پایش به طناب گیر کند سوخته محسوب می شود
1272(1264)تخم بازی
نوعی بازی است با تخم مرغ آب پز شده که رواج آن بیشتر در ایام نوروز بود, به سبب وفور تخم مرغ های پخته و رنگین پای سفره هفت سین .
یکی از طرفین تخم مرغش را در مشت نگه داشته بخش کوچکی از پوست آنرا در حلقه شست و انگشت اشاره به اختیار حریف قرار میداد تا با تخم مرغ خود بر آن ضربه ئی وارد آورد . تخم مرغی که می شکست ,به عنوان جریمه باخت صاحبش نصیب طرف مقابل می شد .
در باره این بازی, همچنین نگاه کنید در مدخل 248 به متن و حاشیه 12
معمولا پیش از بازی برای اطمینان از استحکام پوست تخم مرغ, آن را چند بار و با شدت های مختلف روی دندان پیشین خود می کوفتند .|| با مدخل 1273 اشتباه نشود !
1273(1264)تخم مرغ بازی
این بازی, دست کم در بدو امر , اوستا ندارد .بچه ها دور هم می نشینند و هر یک از آنها با شماره ئی مشخص می شود :از یک تا هر عددی که معادل تعداد بازیکن ها باشد. و البته این تعداد هر چه بیشتر باشد شور بازی بیشتر خواهد بود-آنگاه یکی از جمع بازیکنان, بازی را با این جمله آغاز می کند :
-یک مرغ دارم, پنج تا تخم می کند .
بازیکن پنج بی درنگ باید اعتراض کند :-چرا پنچ تا ؟
آغاز کننده بازی :-پس چند تا؟
بازیکن پنج : یازده تا .
بازیکن یازده :- چرا یازده تا ؟
بازیکن پنج :- پس چند تا؟
بازیکن یازده :- سه تا .
...الخ
طبیعی است که انتخاب عدد دلبخواهی است و هر یک از بازیکنان میتواند در جواب "پس چند تا؟" هر عددی را که بخواهد به زبان آرد, حتی عدد کسی را که هم اکنون با او در حال سئوال و جواب است . زیرا با این عمل ممکن است باعث سوختن او شود.
این موارد, در این بازی سبب سوختن و کنار رفتن بازیکن میشود :1
نداشتن تمرکز, و عدم توجه به شماره خود. بازیکن باید به مجرد شنیدن شماره خود(مثلا چهار) بپرسد:"چرا چهار تا؟" و با کمترین تمجمج از بازی کنار گذاشته میشود .
2.به اشتباه افتادن و به جای صاحب عدد دیگری جواب گفتن
3. بر زبان آوردن عددی که در بازی نیست(مثلا عدد 14 ,در حالی که بازیکنان فرضا بیش از 13 تن نیستند).
4.بر زبان آوردن عددی که صاحب آن قبلا سوخته و از جمع بازیکنان خارج شده است .
5. بر هم زدن نظم پرسش ها و پاسخ ها, که بر اثر دستپاچگی پیش می آید
.....فاکتور میگیرم
آخرین کسی که باقی می ماند می تواند اوستا شود و برای هر یک از دیگران که سوخته اند وظیفه ئی سرگرم کننده و شادی آفرین معین کند:این برقصد ,آن بخواند, این لطیفه ئی بگوی,د و جز این ها...|| با 1272 اشتباه نشود.
ادامه دارد....پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment