Paul -Laurent Assounپل- لوران اسون
واژگان فروید Le vocabulaire de Freud
ترجمه دکتر کرامت موللی
چاپ اول 1386, نشر نی , تهران
صد و بیست صفحه
قسمت شانزدهم
قسمت اول تا پنجم بترتیب در 6 م, 11م , 15 م , 18م و 31 م ماه می
قسمت ششم تا دهم بترتیب در 4 م, 8 م و 13 م و 18م و 29م ماه ژوئن
قسمت یازدهم تا چهاردهم در2م , 7م, 9 م و19 م ماه ژولای2012
قسمت یازدهم تا چهاردهم در2م , 7م, 9 م و19 م ماه ژولای2012
قسمت پانزدهم در 29 سپتامبر درج شده است
************************************
تداعی آزاد معانی
Libre association
*تعبیر فروید ترکیبی است از تداعی معانی که رابطه و پیوند میان تصورات را نشان می دهد و صفت "آزاد" که در مقابل "اجبار" قرار دارد .
تداعی آزاد معانی(1) قاعده یا روشی است که بنابرآن فرد مورد رون کاوی هرگونه کنترلی را رها میکند و هر نوع فکری را که به ذهنش خطور کند بر زبان می آورد, در حالی که روان کاو نیز به نوع استماع خود حالتی شناور میدهد تا خارج از هرگونه انتخاب یا پیشداوری سخنان بیمار را گوش کند .
(1)frei Assoziation
**اصل تداعی ابتدا در حوزه روان کاوی زوریخ به همت کارل گوستاو یونگ
به عنوان آزمونی برای سنجش واکنش فرد به کلماتی انتخابی وضع شد, ولی
رفته رفته به صورت یک تکنیک روان کاوی درآمد و جانشین روش تلقین شد. این قاعده در وهله اول محتوایی منفی داشت :" بیمار باید هر آنچه به ذهنش خطور میکرد بر زبان آورد و هرگونه انتقاد و ایراد منطقی یا عاطفی را که موجب گزینش چنین و چنان افکاری میشد, کنار میگذاشت ". این وضع بطور متناقضی حالت اجبار را برای بیمار پیدا میکند, زیرا احساس میکند که در عین برخورداری از آزادی مطلق در تداعی افکار, مجبور است همواره با سخنان خویش و ضرورت معنوی آنها مواجه شود .
حال آنکه منظور اصلی از تداعی آزاد فراهم آوردن موقعیتی مناسب برای بروز تصورات نا آگاه است که غایتی خاص به حیات نفسانی می بخشند, یعنی تصوراتی که بطور معمول به علت افکار آگاه در لفافه سخن و فعالیتهای نفسانی میشوند .
ناگفته پیداست که تداعی مطلقا آزاد غیر ممکن است. ازاین روست که قاعده تداعی آزاد بیش تر قانونی ایده آل است که باید به تصورات پنهان شده شانس کافی را برای ابراز و اظهار خود بدهد و تذکار و یادآوری خاطرات دفع شده را موجب شود .
به نظر فروید, این قاعده چندان بی سابقه نیست. لودویگ بورنه(1) درنوشته ای به تاریخ 1823 به خوانندگان توصیه میکند که اگر مایل اند در عرض سه روز نویسنده ای مهم از کار در آیند, کافی است که آن چه به ذهنشان خطور میکند بر کاغذ بیاورند ! این حکایت خالی از فایده نیست, زیرا خصوصیت خلاق تداعی آزاد معانی را آشکارتر می سازد .
(1)Ludwig Borne
***این قاعده ورای کارکرد فنی خود حاوی این مهم است که نیات آگاه فرد را خنثی میکند و به او اجازه میدهد که با رها کردن کنترل و تسلط خود کار سانسور روانی را تضعیف کند . این امر نشان دهنده رابطه نزدیک میان فرد و حقیقت وجودی او به عنوان موجودی ناطق است .
ادامه دارد : پیمان پایدار
************************************
تداعی آزاد معانی
Libre association
*تعبیر فروید ترکیبی است از تداعی معانی که رابطه و پیوند میان تصورات را نشان می دهد و صفت "آزاد" که در مقابل "اجبار" قرار دارد .
تداعی آزاد معانی(1) قاعده یا روشی است که بنابرآن فرد مورد رون کاوی هرگونه کنترلی را رها میکند و هر نوع فکری را که به ذهنش خطور کند بر زبان می آورد, در حالی که روان کاو نیز به نوع استماع خود حالتی شناور میدهد تا خارج از هرگونه انتخاب یا پیشداوری سخنان بیمار را گوش کند .
(1)frei Assoziation
**اصل تداعی ابتدا در حوزه روان کاوی زوریخ به همت کارل گوستاو یونگ
به عنوان آزمونی برای سنجش واکنش فرد به کلماتی انتخابی وضع شد, ولی
رفته رفته به صورت یک تکنیک روان کاوی درآمد و جانشین روش تلقین شد. این قاعده در وهله اول محتوایی منفی داشت :" بیمار باید هر آنچه به ذهنش خطور میکرد بر زبان آورد و هرگونه انتقاد و ایراد منطقی یا عاطفی را که موجب گزینش چنین و چنان افکاری میشد, کنار میگذاشت ". این وضع بطور متناقضی حالت اجبار را برای بیمار پیدا میکند, زیرا احساس میکند که در عین برخورداری از آزادی مطلق در تداعی افکار, مجبور است همواره با سخنان خویش و ضرورت معنوی آنها مواجه شود .
حال آنکه منظور اصلی از تداعی آزاد فراهم آوردن موقعیتی مناسب برای بروز تصورات نا آگاه است که غایتی خاص به حیات نفسانی می بخشند, یعنی تصوراتی که بطور معمول به علت افکار آگاه در لفافه سخن و فعالیتهای نفسانی میشوند .
ناگفته پیداست که تداعی مطلقا آزاد غیر ممکن است. ازاین روست که قاعده تداعی آزاد بیش تر قانونی ایده آل است که باید به تصورات پنهان شده شانس کافی را برای ابراز و اظهار خود بدهد و تذکار و یادآوری خاطرات دفع شده را موجب شود .
به نظر فروید, این قاعده چندان بی سابقه نیست. لودویگ بورنه(1) درنوشته ای به تاریخ 1823 به خوانندگان توصیه میکند که اگر مایل اند در عرض سه روز نویسنده ای مهم از کار در آیند, کافی است که آن چه به ذهنشان خطور میکند بر کاغذ بیاورند ! این حکایت خالی از فایده نیست, زیرا خصوصیت خلاق تداعی آزاد معانی را آشکارتر می سازد .
(1)Ludwig Borne
***این قاعده ورای کارکرد فنی خود حاوی این مهم است که نیات آگاه فرد را خنثی میکند و به او اجازه میدهد که با رها کردن کنترل و تسلط خود کار سانسور روانی را تضعیف کند . این امر نشان دهنده رابطه نزدیک میان فرد و حقیقت وجودی او به عنوان موجودی ناطق است .
ادامه دارد : پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment