گزارش مکتوب و مصور شبی با داستان برای زلزله

 

از :علی ثبانی

پنج‌شنبه شب با حضور اهل داستان و مردم و بچه‌های داوطلب برای برگزاری این همایش بودیم، در ادامه‌ی شب شعر برای زلزله‌زدگان. استقبال مردم عالی بود، بیش از سیصد نفر آمده بودند، حضور نویسندگانی چون جواد مجابی، جمال میرصادقی، هوشنگ مرادی کرمانی، پیمان هوشمندزاده، یونس تراکمه، امیرحسن چهل‌تن، و مهسا محب‌علی هم همدلانه و مایه‌ی دل‌ گرمی ما. داستان خوانده شد، خانم شری نجفی از انجمن یاری کودکان در معرض خطر از وضعیت منطقه و آخرین مسائل و نابسامانی‌ها و نیازها سخن گفت، صندوق خیریه‌ای بود که با توجه و کمک مردمی همراه شد، کتاب‌هایی که فروخته شد، و لحظاتی که این جامعه‌ی بی‌شکل، از شکل افتاده، شکلی خاص خود یافت، شکل تعلق به دیگران، آرامش در حضور دیگران، شکل تجربه‌ی حیات انسانی هم‌چون چیزی جمعی، فراتر از افق محدود خود. از همه‌ی آن بی‌ادعاها که عرق می‌ریزند تا یک‌ چنین نشستی برگزار شود، آن‌ها که گزارش می‌نویسند، عکس می‌‌گیرند، کار چاپ پوستر و ادیت می‌کنند، می‌روند و می‌آیند، انتظامات می‌شوند، پذیرایی می‌کنند، عکس کار می‌کنند، فایل‌های صوتی و تصویری را مرتب می‌کنند، و خلاصه به اس و اساس یک چنین فعالیت‌هایی شکل می‌دهند، از همه‌ی آن کسانی که نه در پی نام‌اند نه دنبال دیده‌شدن‌اند و نه اعتباری می‌خواهند، اما با قلم و تن و جان و وقت و چشم و ذهن در خدمت یک‌چنین فعالیت‌هایی و دقایقی از هستی انسانی همه‌ی مایند، از تمامی کسانی که بی‌مزد و منت در راه شکل‌دادن به حیات بی‌‌شکل این روزهای ما فرسوده می‌شوند، از همه‌ی گسانی به کالبد بی‌نفس زیست ظلمت‌زده‌ی ما نفسی روح‌گشا می‌دمند، عمیقاً سپاس‌گزارم، عمیقاً قدر دانم، و عمیقاً و به گرمی دست یک‌یک‌شان را می‌فشارم.