پندرزهای همیشگی ....ولی کو گوش شنوا
این متن رو دوست عزیز دیگری مدتها پیش برام فرستاده بود.البته اسمی نداشت و من این تیتر با مسما رو واسش گذاشتم. در ضمن اولویتهایش(بعنوان پند و اندرز) را من دست آخر به شیوه خود تغییر داده ام. فعلا بخوانید تا به آخر برسید.
*******************
*******************
فرض کنید زندگی همچون یک بازی است. قاعده این بازی
چنین
است که بایستی پنج توپ را همزمان در هوا نگهدارید و
مانع
افتادنشان بر زمین شوید. جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده
و
باقی آنها شیشه ای هستند. پر واضح است که در صورت
افتادن
توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا
خواهد
آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته
و
خرد میشوند. او در ادامه میگوید : آن چهار توپ شیشه ای عبارتند
از خانواده، سلامتی، دوستان و روح
خودتان و توپ لاستیکی
همان کارتان است.کار را بر
هیچ یک از عوامل فوق ترجیح
ندهید، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد ولی دوستی
که
از دست رفت دیگر بر نمیگردد، خانواده ای که از هم پاشید
دیگر
جمع نمیشود، سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح
آزرده
دیگر آرامشی ندارد.
**************************************
برای من سلامتی, اعم از فیزیکی و روحی چرا که ارتباط دیالکتیکی باهم دارند و جدا کردنشون معنا نمیده, در درجه اول اهمیت قرار داره . بخصوص که بمانند گربه (ایرونی) که 9 تا جون داره .....من شش تاشو از دست داده ام(توسط تصادفات متعدد در جاده ها-در بدترین موردش چپ کردن اتوبوس مسافربری در سر پیچی و سقوط به دره , مبتلا شدن به سرطان از نوع غده لمفابی و آخریش لخته شدن خون در ریه هام-از پی شکستن غضروف پا راست و در حین در کچ بودن.... و تا یه پا دم گور رسیدن و......) و فقط 3 تا جون دیگه واسم مونده!!
بعد دوستها و رفقام(که یار غمخوار زندگیم هم جزوشون حساب میشه) واسم عزیز هستند,چرا که انتخابشون کرده ام. دست آخرخانواده و فامیل (اعم از مادر و خواهرام...پدرم فوت شده و دیگر اقوام-که با 90% شون هیچگونه ارتباطی ندارم چون با ارزش هام خوانائی ندارن). در ضمن واسه من کارم نیز نوعی از تفریح حساب میشه ....چرا که از صمیم قلب دوستش دارم و بر خلاف اکثر کارها که مردم از روی اجبار باهاش دست و پنجه نرم میکنن نیست.
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment