Sunday, December 6, 2015

وصف "عدل" و "عدالت" در جوامع طبقاتی به زبان شعر !!


من اگر نیم نگاهی بکنم سوی بُتی، معصیت است


تو اگر صیغه کنی جمله بتان، مرحمت است ؟



من اگر سیبی از این باغ بچینم، دزدم

تو اگر باغ همه غصب کنی مصلحت است ؟



من اگر از در میخانه گذشتم ، نجسم

تو اگر دود کنی نصف جهان، عافیت است ؟



من اگر شکوه کنم نزد خدا کفران است

تو اگر تکیه زنی جای خدا ، معدلت است؟



من که در آتش حق سوخته ام، گمراهی است

تو که جز کِذب نیاموخته ای، منزلت است؟



عاقبت سهم من سوخته جان ، نیران است

سهم آن معدن تزویر و ریا، مغفرت است؟


این ترازوی عدالت که ترا گشته نصیب

عمّه ات داده به دستت که چنین خوش جهت است !!

********************

متاسفانه کسی که این شعر زیبا را برایم فرستاده منبعش را ذکر نکرده است.
 پس شاعر را گمنام خوانیم.
پیمان پایدار

No comments:

Post a Comment