Monday, September 19, 2011

آنارشیسم:کماکان تنها تئوری انقلابی ضد سرمایه داری, قسمت دوازدهم

اینک ادامه کتاب رفیق عزیزم ,جیمز هرود
James Herod


فصل نهم 

راههای پایان دادن به در آوردن دل و روده سرمایه داری
Ways to Finish Gutting Capitalism

 اینکه دوره کردیم قدمهایی را که ما حالا میتوانیم برداریم برای شروع در آوردن دل و روده سرمایه داری, بما کمک میکند تشخیص دهیم که چقدر قدمهای آخرین جلو هستند, و بدون چند دهه فعالیت تدارکاتی در حال حاضر دست یابی به آن کاملا غیر ممکن میباشد . سرمایه داری میبایستی به تمام معنی (از سر تا پا) ضعیف شده باشد و در ورطه سقوط قبل از اینکه هر کدام از این قدمهای آخر بتوانند موفق شوند . در خواست قدیمی صد ساله و انقلابیون که کارگران "ابزار تولید را به تصرف خود در آورند" بدین نحو کاملا غیر واقعی  دیده میشود . این آخرین کاری ست که میکنیم نه اولین . وقتی که در موقعیت انجام اینکار باشیم, پیروزی تضمین شده خواهد بود . وقتی که در شرایط انجام اینکار باشیم ما پیش از این بطور روزمره در حال فعالیت درون سازمندی اجتماعی نوین بوده ایم; ما از پیش باز ساخت اجتماعی را به سرانجام رسانیده ایم .

بهر صورت چهار تا از آخرین راههای در آوردن دل  و روده سرمایه داری بشرح زیرند:(1) تصرف زمین (2) تصرف کارخانه ها و اداره جات  (3) تصرف محیط  زیست مان (4) پرداخت نکردن مالیات ها

بدون مالیات ها حکومت ها ساقط میشوند . حکومتی را تا آن حد ضعیف کردن که دیگر قادر به جمع آوری مالیات و یا دفاع از مالکیت خصوصی نباشد, اینست وظیفه ما . اگر ما در این امر موفق شویم تصرف زمین و ابزار تولید و باز تولید بنظر نزولی (ضد اوج) خواهد آمد .

بعنوان آخرین علامت ما میبایستی سمبل های عالی آرشیتکتی سرمایه داری را در هم بکوبیم . آنها را منفجر گردانیم. قلعه هایی چون بانکها, ساختمان گنبد کنگره و ساختمان خراش های زشت عظیم را میبایستی یکی دو تا را بعنوان موزه نگه داریم, بعنوان یادآوری کابوس جهانی که دوره ای به هر ساعتی از زندگی مان هجوم می آورد . مانهاتان را حفظ می کنیم , اما خالی ش کرده, پلها و تونلهائی را که به آن میروند را منفجر کرده, و آنرا غرق میکنیم . بعد در آنطرف رودخانه ایستاده, و با نگاه کردن به آن وتعجب از اینکه زمانی حتی طبقه حاکمی را تحمل کردیم که چنین چیزی را بسازد . این آرامگاه مجللی خواهد بود از سیاهترین عصر ما .

فصل دهم
گفتگویی بیشتر در مورد موضوعات مربوط به استراتژی پیشنهادی


(1)-انجمن های محله ای چه کاری میتوانند انجام دهند؟

خیلی زیاد همانطور که قبلا اشاره شد, صرف وجود این انجمن ها- صرف اینکه  مردم دور هم جمع شده اند, ضربه ای بزرگ به سرمایه داری میباشد زیرا با گردهمآیی مان غلبه کردن بر انزوا و فروپاشی ( تیکه تیکه شدن) شروع میشود, چیزی که سرمایه داری به آن شدیدا وابسته است . سرمایه داران از تمامی روابط انسانی که بر مبنای تبادل کالائی و ساختار حمایت شده اش نباشد بیزارند( بطور مثال وابستگی هیرارشیک با حکومت, کمپانی ها, مدارس, بیمارستانها ,صاحبخانه ها).فقط شاهد حملات پی در پی بر ازدواج و روابط خانوادگی باشید . خویشاوندی(1) بعنوان آخرین منبع عظیم روابط غیر کالائی میباشد . انجمن های محله ای میتوانند هدایت کننده شروع جنگ علیه سرمایه داری گردند . راههای فراوانی برای انجام اینکار وجود دارد : همکاری نزدیک با هر انجمن کارکنان در محله, تشویق اهل خانه ها به تشکیل تعاونی های مسکن ,تشویق ساکنان اهل محل به تشکیل کارگران صاحب کسب و کار, تاسیس بودجه ای تحت کنترل محله بعنوان منبعی برای انجام دادن یکسری کارها ,شروع مذاکرات و رسیدن به موافقت نامه هایی با دیگر محله ها, با پشتیبانی و تشویق در انجام راههایی گوناگونی که برای در آوردن دل و روده سرمایه داری در بالا بر شمرده شده, تاسیس بودجه ای برای ساختن سالن گردهمآیی هایی در اسرع وقت, آماده گردیدن برای تبدیل شدن به نشست های خانگی با تمام قدرت تصمیم گیری برای خودگردانی, با بحث  در مورد روند رای گیری در درون نشست ها, با کسب مهارت در کار کردن به شیوه تعاونی و دموکراتیک ,با سازماندهی نظارت بر پلیس ها, با سعی در امن گرداندن محله هایمان, با تشویق و سازماندهی قدم هایی برای هرچه خود کفایی در مصرف برق و مواد غذایی در محله مان , بازتولید کومونیته,با بازگرداندن حس خودکفایی در راههای مقتدر کوچک به جای وابستگی به برنامه های دولتی, با سازماندهی مقاومت در مقابل نابودی محله مان توسط کمپانی ها, با بانی گشتن رقص در محله مان ....فهرست ادامه دارد .  

(2)- انجمن های کارکنان چه کاری میتوانند بکنند؟
خیلی کارها . همان طور که قبلا گفته شد, همین که مردم گردهمایی کنند خودش حائز اهمیت و انقلابی میباشد . انجمن های کارکنان از محل کارشان میتوانند شروع به هدایت جنگ علیه سرمایه داری بکنند .آبها در اینجا گل آلوده تر است چرا که فعالیت مصیبت بار 150 ساله اتحادیه ها را پشت سر خود دارد . پس اول از همه نمی بایستی هیچگونه سازمان بوروکراتیک در خارج وجود داشته باشد, هیچگونه نماینده مزدبگیر از اتحادیه ,هیچگونه حق ماهیانه, نه سالن اتحادیه و نه میتینگی محرمانه  نیمه شبانه بین نمایندگان اتحادیه و مدیران کمپانی . کارکنان برای محل ,زمان و حق گردهمایی در کار مبارزه خواهند کرد , و تا آن موقع ما در خانه هایمان و یا محلی دیگر گرد هم جمع خواهیم شد . یک قرآن صرف نمایندگان اتحادیه خرج نخواهد شد, همین طور نه برای اداره جات و ساختمان.دوما هیچگونه قراردادی (کنترات)در کار نخواهد بود . مبارزات میبایستی بر مبنای روزمره هدایت گردد . بدون قول و قرار و معامله. ما میخواهیم بیشتر دریافت کنیم و کمتر از خود مایه بگذاریم . این لپ کلام میباشد . هدف ما میبایستی برای روزی باشد که بتوانیم کارگاه و کارخانه را به دست خویش بگیریم .خودمان بگردانیمش, پروژه خودگردانی را بنیان بگذاریم, و فروش بازوی کارمان را متوقف سازیم . اما این هدف دراز مدت میباشد . هدف بلافاصله مان کار کمتر و در خواست بیشتر میباشد .این مانعی جلوی درصد سود خواهد گذاشت, بروی انباشت سرمایه , و بلطبع بروی خود سرمایه داری . 

برای میلیونها کارگاه که سی کارکن و یا کمتر دارند, یک گروه همگنان (2)تمامی کار را خواهد پوشاند .در کارگاه های بزرگتر میبایستی چند تا, یا خیلی, از گروه همگان موجود باشد, شاید به پیروی از خطوط بخش های واحد مذکور. به طور مثال, در محل چاپخانه روزنامه, حدود چهل تا گروه همگنان جمع خواهند شد (به طور متوسط 25 نفر در هر گروه ). چاپچی ها چکاکان,[گراورکنان (3)] ,هنرمندان, ویرایشگران ,رانندگان کامیون, پستچی ها, حسابداران, عکاسان, حروف چین ها(صفحه پردازان) و منشی ها همگی در گروه همایی گروه همگان ادغام میشوند .

تصور کنید که چگونه مدیر عاملان کمپانی به خود خواهند لرزید وقتی متوجه شوند که تمامی نیروی کارشان خود را به طور مستقل در گروه های خود مختار سازماندهی کرده اند, که این گروهها گرد هم جمع میشوند, با هم در ارتباط هستند و با هم در مورد وقایع اتفاقیه در چاپخانه بحث میکنند . به فر آوردن در خواست ها و ایجاد استراتژی ها دست میزنند و طرح عملهایی مستقیم را میریزند, و به گونه آشتی ناپذیری با مدیریت خصومت دارند . تصور کنید چگونه کل طبقه حاکم به شوک فرو خواهند رفت وقتی ببینند شهرها به تمامی توسط هزاران تا از چنین گروهها در هر کارخانه, اداره و مغازه پر است .

انجمن های کارکنان(کارگران)میبایستی مجددا این معرفت را به دست آورند که از ماها کلاهبرداری میشود, که سرمایه داری سیستم دزدی است , و این که چیزها میتوانند این جوری نباشند . آنها میبایستی مجددا این معرفت را کسب کنند که ما این ثروت را بوجود آورده ایم و به ما تعلق دارد . آنها میتوانند مهر تایید به قدم های بر شمرده بالا برای در آوردن دل و روده سرمایه داری دست بزنند و از آنها به انواع مختلف حمایت کنند .آنها میتوانند با برقراری رابطه با انجمن های محله ای نزدیک محل کارشان به همکاری بپردازند . این قدم اساسی است, هر چند سنتا سندیکالیست ها معتقد بوده اند که شورا های محل کار به تنهایی میتوانند سرمایه داری را نابود کنند, من معتقدم مبارزات محل کار میبایستی با تاسیس نشست های خانگی محله(4) (بدنه تصمیم گیرنده )توام گردند .همگام با  انجمن های اهل خانه(5) ما با داشتن حمله سه جانبه میتوانیم موفق باشیم .

لازم به گفتن نیست که به انجمن خود مختار کارکنان ما بطور وحشیانه حمله خواهد شد .تمام سعی شان را خواهند کرد که آنها را نابود گردانند و یا زیر پایشان بنشینند تا به عضویت خود در آورند و خنثی یشان کنند . در این مسئله هیچ شک و شبهه ای به خود راه ندهید . این طرح پیک نیک نیست که ما داریم میریزیم .  


ادامه دارد.....: پیمان پایدار

************************************
(1)Kinship / (2)Peer groups / (3)Engravers / (4) Neighborhood home Assemblies
(5) Household Association

No comments:

Post a Comment