Thursday, September 15, 2011

 "مـا عــادت کـرده ایـم وقـتـی تـوی خــونـه فــیـلم مـی بـیـنـیم ، تمام که شد و بـه تـیتـراژ که رسـید دسـتـگاه رو خـامــوش مــی کـنـیـم. یـا اگــه تـوی ســیـنما باشــیم ســالـن رو تــرک مـی کــنـیم . مـا تـوی زنــدگـیـمون هـم هـیـچ  وقــت کــســانی کــه زحــمـت هـای اصــلـی رو بــرای مــا می کشن نـمی بـیـنیم . فـــقـط کــســانـی رو دوســت داریـم بـبـینـیم کــه بــرامـون نـقـش بــازی مـی کـنن  " .
___________________________
متن قابل تعمق و تقدیر بالا رو از دوست مجازی ای ( نیروانا بهجت) به عاریه گرفته و در اینجا آوردم. امیدوارم که رفقا و دوستان جوان( و نه چندان جوان !!) کمی بخود بیان و قدر تمامی انسانهائی زحمتکش پیرامونشان رو( مهم نیست هنرمندند, سوپر محله تونند... و یا دوست, رفیق و یا احیانا قوم  و خویشند) بدانند. شده که دوست و رفیقی قدیمی ( در همین دو سال گذشته)  بخاطر انتقادات بیرحمانه, اما بی شیله پیله ای, که من ازشون کرده ام ارتباطاشونو با من قطع کرده اند!! هر چند دردناکه و جیگرمو آتیش میزنه ولی باکی نیست.... شاید, و از صمیم قلب امیدوارم , روزی به این مساله پیش پا افتاده برسند که حرفهای شیرین و به اصطلاح انقلابی زدن که مالیات نداره, این عمل ماست که از ما انسانهای والا( بخوان آنارشیست) میسازه... پس بهتره از خودخواهی های بچه گانه دست برداشته, از خر شیطون پائین آمده و بخودشون بیایند. باری,  دوستدار رهروان راه عشق, آزادی و وارستگی . بدیگر سخن آنارشی !!
 پیمان پایدار   

No comments:

Post a Comment