Sunday, January 1, 2012

انجیر و به اصطلاع معجزه ی " علمی " قرآن" 






چند روز پیش نامه ای مجازی ای به دستم رسید با این عنوان  "انجیر و معجزه علمی قرآن"  که نوری از بیداری به دلم تاباند و جان تاریک و گمراهم را از ایمان الهی لبریز کرد، صیحه ای کشیدم و نقش بر زمین شدم!! ماجرا از این قرار است که “یک تیم تحقیقاتی ژاپنی”روی انجیر تحقیق کرده اند و “یک ماده ای “را استخراج کرده اند که اگر با نسبت یک به هفت با “یک ماده ای در زیتون”قاطی شود می تواند یک " ماده سودمند خاصی “را که در “مخ “تولید می شود افزایش دهد. بعد هم “یک دانشمند مسلمان ” برای آنها روشن کرده است که در قرآن به تین و الزیتون قسم خورده شده است و نام انجیر یک بار و زیتون هفت بار در قرآن آورده شده ( جل الخالق) و آن تیم ژاپنی همگی مسلمان شده اند!!

تازه دوست مسلمانی این مطلب را برایم فرستاده بود تا با خواندن این متن متحول شده کف زمین افتاده و استغفار کنم و در حالیکه اشک می ریزم توبه کرده و به دامان اسلام برگردم. البته من با خواندن متن گریه ام گرفت اما نه برای انجیر که برای این ملت با مغز های در زنجیر که به این آسانی هر مزخرفی را می پذیرد و بدون آنکه از صافی منطق عبور دهد منتشر می کند. برای آن دوست تحصیل کرده ام که نه خودش می داند چگونه فکر کند و نه هرگز کسی در مورد روشهای درست فکر کردن با او صحبت کرده است نیز گریستم.البته همه ی ما فکر می کنیم که داریم فکر می کنیم. اما واقعیت این است که بسیاری از ما حتی با داشتن تحصیلات دانشگاهی از قدرت استنتاج و تجزیه و تحلیل و تفکر درست برخوردار نیستیم.

آیا تا به حال چیزی در مورد” تفکر نقادانه” شنیده اید؟ پیشنهاد می کنم کمی در موردش بخوانید تا بلکه بار دیگر وقتی کسی دهانش را باز کرد و حرفی زد قبل از اینکه گوسفند وار مزخرفاتش را بپذیرید یادتان باشد که هر جمله ، نظریه و ادعایی همزمان باید از شفافیت ،صحت و دقت و ربط منطقی و عمق و پهنای لازم برخوردار باشد . بیایید با چند مثال همین داستان اعجاز انجیر را مورد تفکر نقادانه قرار دهیم .
**********************

شفافیت: داستان انجیر فاقد وضوح است. نام ماده ای که آن تیم ژاپنی از انجیر در آورده چیست؟ نام بیمارئی را که قرار است درمان شود؟نام آن تیم دانشگاه یا موسسه ای که این تحقیق در آن انجام شده؟ محل تحقیق؟ سال تحقیق ؟ نام دانشمند مسلمان ؟ می بینید؟ همه ی این معما خالی است. وقتی کسی اینجوری با شما حرف می زند در واقع دارد باد هوا را از دهانش خارج می کند.

صحت: هر ننه قمری می تواند هر ادعایی بکند. من می توانم اینجا ادعا کنم که ماده ای کشف کردم به نام “لولیتاسین” که بواسیر را درمان می کند. اما آیا این ادعا صحت دارد؟ اگر می توانید بروید توی آزمایشگاه و صحت ادعای مرا اثبات کنید اگر امکانش را ندارید از خود بپرسید آیا به جز من و عمه بلقیس هیچ “مرجع علمی معتبری “ بر این ادعا صحه گذاشته است ؟ برگردیم به مثال بالا. آیا خبر کشف این ماده در انجیر و یا ایمان آوردن گروه ژاپنی در هیچ نشریه ای چاپ شده؟ به انگشت مبارکتان فشار بیارید و توی گوگل بگردید خواهید دید که پاسخ منفی است .فراموش نکنید : مطلبی که فاقد رفرانس های معتبر باشد ، فاقد اعتبار است.

دقت: هر ادعایی باید از دقت لازم برخوردار باشد. بطور مثال  جمله “تهران از شمال فاصله دارد” هیچ ارزش عملی و علمی ندارد. چند کیلومتر؟ از کدام مسیر؟ از کدام نقطه در شمال؟ بطور کلی هرچقدر جمله ها گل و گشاد و پت و پهن باشند مزخرف ترند. باز ارجاع می دهم به داستان انجیر.کدام ماده در انجیر این خاصیت را دارد؟ این روزها تک تک مولکولهای آلی با روشهای تجزیه انالیتیک در حد نانوگرم قابل شناسایی اند. این چه ماده ای است که ترکیب شیمیایی دقیق آن معلوم نیست ؟

مرتبط: یک بحث از ربط منطقی لازم برخوردار است. ربط دادن موضوعات بی ربط را نپذیرید. در مثال بالا چرا باید یک تیم ژاپنی بعد از این کشف به اسلام ایمان بیاورد؟ فرض بگیریم کل داستان هم درست باشد( فرض محال محال نیست) آیا اینکه یک چیزی در قرآن درست باشد یعنی همه چیز در آن درست است؟ تیم محقق ژاپنی با داستان ابابیل و نصف کردن خورشید و بقیه مزخرفات آن کتاب مشکلی ندارد و یا اینکه آنها را هم توی آزمایشگاه اثبات کرده است !؟

عمق: پیش از آنکه مطلبی را قبول کنید ازخودتان بپرسید آیا از عمق لازم برخوردار است؟ مثلا اگر من گفتم برای درمان افسردگی فقط کافی است مثبت فکر کنید. از خودتان بپرسید آیا مشکلی به این پیچیدگی می تواند پاسخی به این سادگی داشته باشد؟ آیا من سایر متغیرها را در این معادله لحاظ کرده ام ؟آیا از فیزیولوژی سیستم عصبی چیزی می دانم و افاضات کرده ام یا همینجوری عمه بلقیس وار یک چیزی پرانده ام .

پهنا: نظر بقیه ی افراد صاحب نظر در مورد هر مطلبی چیست؟ آیا کسی آن را به آزمون گذاشته؟ آیا کسی مخالفت کرده ؟ آیا در برابر آن تیم ژاپنی یک تیم از کره ی جنوبی یا بورکینافاسو بوده که کار مشابهی را انجام داده باشه؟ اگر انجام داده چه نتایجی گرفته است؟ معمولا وقتی متنی فقط از یک زاویه باریک به یک سری نتایج اشاره می کند ضعیف و فاقد استحکام لازم است .

فکر کنیم، فکر کنیم، فکر کنیم . انسان تنها موجودی است که از قدرت تفکر خلاقانه و انتقادی  برخوردار است. ما میتوانیم همه چیز را به معرض تفکر نقادانه بگذاریم. دین را، ایمان را، حتی وجود یا نبود خدا را… و اگر به این نتیجه رسیدیم که اشتباه کرده ایم شهامت داشته باشیم که اشتباه را بپذیریم و تفکر مان را اصلاح کنیم . در جوامعی که مردم آن با تفکر بیگانه نیستند و آماده پذیرش و اصلاح تفکرشان هستند راه حل های بهتری برای مواجهه با مشکلات ارائه می شود .

No comments:

Post a Comment