مبارزه مستقیم علیه سرمایه یا آنارشیسم و سندیکالیسم
"Direct Struggle Against Capital" 
or anarchism and syndicalism

مقاله ای از: ایان مک کی

By: IAIN MCKAY

از فصل نامه ای. اس. آر

Anarcho Syndicalist Review

Winter 2013زمستان

ترجمه از : پیمان پایدار

*********************************

برای خواندن قسمتهای یک تا پنج به سوم ,هفتم , دهم  , 13م و 17م مارس2014 
مطابق با 12م, 16م , 19م , 22 و 26 اسفند 1392 رجوع کنید
---------------------------

قسمت ششم :کروپوتکین

جای تعجب نیست، با توجه به این ایده ها و شیوه ها ما به کروپوتکین برخورد کنیم که پس از فرار از زندانی در روسیه پیرو مشی باکونین گردد. در یکی از اولین نوشته هایش ,در سال 1879، کروپوتکین استدلال کرد که آزادیخواهان*

"می بایست از تمام فرصت هائی که ممکن است به تحریک/ آژیتاسیون

 اقتصادی بیانجامد استفاده کنند...بر اساس مبارزه استثمارشدگان علیه استثمارگران... ما فکر می کنیم که بهترین روش برای تکان دادن این ساختار[دولت]از طریق دامن زدن به مبارزه اقتصادى میباشد...مصادره کردن... زمینداران بزرگ,ابزار کار...توسط(دهقانان)کشتکران،سازمانهاى کارگرى و...کمونها."

libertarians(*)

او این موضع رو دو سال بعد نیز تکرار/ تصریح نمود:"ما می بایست به سازماندهی نیروی کارگران بپردازیم - آنها را به حزب چهارم در مجلس تبدیل نکنیم، بلکه آنها را به ماشینی نیرومند در مبارزه علیه سرمایه مبدل گردانیم . ما میبایست کارگران تمام اصناف را زیراین هدف واحد بکشانیم:'جنگ علیه استثمار سرمایه! و ما باید این جنگ را بی وقفه به پیش برانیم، روز به روز, با اعتصاب, با تحریک, با هر وسیله ای انقلابی"

 

در سال 1890 او استدلال کرد که "هنگامی کسی به این فکر کند که چه مخالفتی کارگران علیه استثمارگران بعمل خواهند آورد,آنوقت خواهد دید که هیچ چیز ترازو را به نفع آنان کج نخواهد کرد جز هیولای اتحادیه ها که ميليونها پرولتاریا را در خود پذیرفته علیه استثمارگران...میلیون ها نفر در طلا." سال بعد در کنفرانسی از اتحادیه های انگلیسی و فرانسوی استدلال نمود"همانطور که ثروتمندان...وحدت میکنند تا علیه کارگران بجنگنند همینکه کارگران علیه ستم سرمایه بلند میشوند-همینطور کارگران در سراسر جهان میبایست به تشکیل فدراسیونی نیرومند دست بزنند.....در مبارزه ای مستقیم کارعلیه سرمایه." در سال 1892 او به اهمیت اتحادیه ها در ایجاد سوسیالیسم تاکید داشت: 

 "هیچکس نمیتواند اهمیت این جنبش کارگری را برای انقلابی که خواهد آمد دست کم بگیرید . این انباشتگی تولید کنندگان ثروت خواهند بود که میبایست به باز سازماندهی تولید بر مبنای پایگاه اجتماعی نوین دست بزنند....به سازماندهی زندگی ملت....و وسائل توليد. آنها- کارگران، بهم می پیوندند - نه سیاستمداران."

 در سال 1906 بود که انقلاب  نیازداشت که "کارگران، سازمان یافته در اصناف،  تمام شاخه های صنعت را بدست بگیرند, و...آنها خودشان...این صنایع را به نفع جامعه مدیریت کنند." که ,البته, تکرار استدلال خودش بود از سال 1879 .

عجیب، بنظر می آید که  پت استکاز این غافل میباشد. کروپوتکین, او مدعی میشود, "بدون دیدن تضاد طبقاتی بعنوان دینامیسم تغییر اجتماعی همانطور که مارکس مطرح کرده, همکاری را بعنوان ریشه روند اجتماعی ارزیابی میکند ." واقعا، همبستگی کارگران نمیتواند جهان را تغییردهد؟ استک ادامه میدهد:"این بدین معنی میباشد که اگر مبارزه طبقاتی موتور تغییر نیست، طبقه کارگرعامل و مبارزه جمعی راه و رسم نیست." حال آنکه موضع کروپوتکین در مورد نیاز مبارزه کلکتیو طبقه کارگر واضح و آشکار بود, به عنوان مثال در سال 1907: چنین می گوید:

سازمانهای کارگری نیروی واقعی ای هستند که قادر به سرانجام رساندن انقلاب اجتماعی اند....توسط عمل جمعى، توسط اعتصابات....آنارشیست ها همیشه معتقد بوده اند که جنبش طبقه کارگر- سازماندهی شده در هر صنف با مبارزه  مستقیم در مقابل سرمایه (امروز در فرانسه این سنديکاليسم و "عمل مستقیم" نامیده میشود) به منزله, قدرت واقعی ,و توانمند منجرشدن به انقلاب اجتماعی و به تحقق آن قادر است. این بدشانسی کروپوتکین بود که استک دم دستش نبوده تا به او بفهماند که واقعا چه می اندیشده... اواسط دهه 90 قرن نوزدهم(1890s)بود که کار و تلاش کروپوتکین, مالاتستا, و چندین تن از دیگرآنارشیستهای کمترشناخته شده شروع کرد به ثمره دادن . آنارشیستها وارد اتحادیه ها در فرانسه شدند و ایده های سندیکالیستی شروع به بهتر شناخته شدن درسطح بین المللی- تا آن حد که حتی مارکسیستها نیز از آن باخبرند! کمک دریافتی از برای افزایش محبوبیت آن  با توجه به اصلاح طلبی آشکار و بوروکراسی سوسيال دموکراسى میباشد (همانطور که پیش بینی شده  بود توسط امثال باکونین). همانطور که در بالا نشان داده شد, رابطه بین آنارشیسم و سندیکالیسم کاملا واضح است. پس وقتی که سندیکالیستهای س جی ت ای1906 چارتر آمیین* تاکید کردند که"امروزه اتحادیه های کارگری سازمان مقاومت میباشند" در حالیکه "در آینده سازمان تولید و توزیع خواهند بود" صرفا تکرار استدلالهای  آنارشیستها از اواخر 1860 بوده است. *CGT's Charter of Amiens                                  ادامه دارد