James Herod
پیمان پایدار
*****************************
راههای شروع در آوردن دل و روده سرمایه داری
Ways to begin Gutting Capitalism
(31)به سازماندهی زمین امانی(1) برای کومونیته بپردازید
اینها کمپانیهای غیر انتفاعی ای هستند که با بدست گرقتن و نگاهداری زمین برای نفع جمعی اقدام میکنند. آنها راهی برای جنگیدن با صنعت معاملات املاکی, و مقاومت در مقابل ادامه تمرکز یابی مالکیت زمین می باشند . بمانند کمپانیهای توسعه کومونیته آنها خیلی راحت می توانند به حالت پسرفتی / بازگشتی برسند, اما اگر بطور صحیح استفاده شوند, معمولا می توانند بنیانی برای کنترل تمامی زمین هایی که محیط زیست و محل کار محله هایمان می باشند تبدیل گردند .
(32)به نفی(2)قوانین پارلمانی دست بزنید
به جای آن به اختراع روندهای بغایت انعطاف پذیر و دموکراتیک و کم مرکزی
برای سازماندهی انجمن های جمعی دست یابید .
(33) به ارتش ملحق نشوید, پلیس نشوید .
اکثر سر سپردگان طبقه حاکم (بطور مثال :مدیران, قاضی ها ,سیاستمداران , وکلا ) از قشر ثروتمند طبقه متوسط می آیند( و مقدار کمی هم از خود طبقه حاکم) و بقیه از افراد طبقه کارگر که بگونه دقیقی غربال شده اند(از توری سیستم آموزشی گذشته). حال آنکه در مورد پلیس ها و سربازان (سواره نظام...)مستقیما از طبقه کارگر برای دفاع از نظم سرمایه داری فرا خوانده می شوند . بدبختی اینه که برای اشخاص مستمند (مفلس) ارتش به نظر یک معامله خیلی خوبی دیده میشود, و کار پلیس ها در آمد خوبی دارد و بالنتیجه با ارزش می آید . معهذا, جنبش مخالف می بایستی , سعی کند تا حد امکان , اینجور کارها را منع کند . البته ما هیچ شانسی نداریم که جلوی سرمایه داران را برای استخدام کافی سربازان بگیریم, اما کاری که میتوانیم بکنیم اینست که باری (مسئولیتی) بر دوش اینکار بگذاریم . از طرق مسخره کردن, دون سازی ,(پست انگاری), و روی تابی که هر کسی که ثبت نام میکند دقیقا بفهمد که کار غلطی میکند, پشت پا (خیانت) به کومونیته شان کرده و به جرگه دشمنان پیوسته است .
(34) سعی به تبدیل کار و کسب خانوادگی به شیوه دموکراتیک خودمختار بکنید .
بدیگر سخن سعی کنید آنها را متقاعد کنید که دست از مالکیت خصوصی برداشته و با تبدیل آن به پروژه مدیریت-کارگری که توسط نشست خانگی محله کنترل میشود اقدام ورزند . این شاید آنقدرها که در ابتدا تصورش را میکنیم مشکل نباشد. خرده بورژوازی ( کاسبکاران کوچک) یکی از مستاصل ترین و محنت بارترین( فلک زده ترین) طبقات در سرمایه داری می باشد .آنها بطور اعجاب آوری با ساعات طولانی بکار مشغولند . تعداد کمی از آنها ثروتمند میشوند . هزاران هزار تن از آنها ورشکسته میشوند , همه چیزشان را از دست میدهند, تمامی پول و همه ساعات کار سالیان دراز را ! آنهایی هم که در سر کارند شاید هنوز در ورطه ورشکستگی باشند. آنها بطور مستمر توسط مغازه های زنجیره ای بلعیده میشوند و من شک دارم که این خریده شدنها آنقدرها هم خوب باشد. این افراد در حاشیه دنیای کمپانیها بسر میبرند .آنها طبقه آبرفته صد سال گذشته میباشند. شاید بعضی هاشان آماده اند دکه در و دکانشان را تخته کنند . آنها نه تنها دنبال پولدار شدن بوده اند, بلکه می خواسته اند " آقای خو دشان باشند ". بزبانی دیگر آنها در تکاپوی فرار از کار مزدی به سراغ دست و پا کردن کار و کسبی برای خویش شدند . اما راه دیگری هست برای فرار از کار مزدی و آقای خود بودن - در پروژه مدیریت- کارگری شرکت کردن . اگر ما بتوانیم 10% را به تبدیل مالکیت هاشان به مالکیت تعاونی و پروژه های درگیر متقاعد کنیم, این به معنی شروع فراهم آوردن دارائی پایه ای برای استقلال محله می باشد . اگر بتوانیم 20, 30 یا 40% را متقاعد کنیم, ما دارای دارائی قابل ملاحظه بنیانی برای متحول کردن محله هایمان خواهیم شد .
(35)همین که فرصت هایی پدیدار شدند میبایستی کارهایمان را از جهان کمپانی های بزرگ به مدیریت کارگری, پروژه های تحت کنترل محله تغییر دهیم . ثروتی که در کار بعدی تولید میکنیم در محله مان باقی خواهد ماند .حال آنکه خطر بزرگی در اینجا وجود دارد, و آن اینست که ما کارمان به سطوح فقیرانه منتهی شوند . پس ما نمی بایستی هیچگاه از شدت عمل نسبت به سرمایه داری بگونه همه جانبه در محله مان , آنطوری که در اینجا توضیح داده شده, دست برداریم . ما نمیبایستی به زندگی کردن در دور افتاده ترین پشت و پسله ها, جائی که بزور به امرار معاش در محله های فقیرانه مان دست میزنیم, قانع باشیم ,هر چند که مستقل/ خودمختار,در حالی که سرمایه داری غرق در ثروت است .
ادامه دارد....پیمان پایدار
(1)Land trust / (2) Reject Robert's Rules of Order
No comments:
Post a Comment