تئوری آنارشیستی(*): یا ازش استفاده بکن یا از دستش بده
نوشته : ای یان مک کی
قسمت سوم
ترجمه : پیمان پایدار
***************************************
سوسیالیسم از پائین
همانطور که به خوبی آگاهی دارید، اس دبیلیو پی(+) مدعی ترویج و دفاع از "سوسیالیسم از پایین" می باشد، یک واژه مشتق شده از 'هال دره پر(*+)' ه ( که واقعا نامپتی (14) میباشد ) که این عبارت را در سالهای 1960 ابداع کرده بود .در واقع , آنارشیستها بیش از صد سال است که بحث تغییر/ انقلاب "از پائین" و یا "از پائین به بالا" را قبل از تصاحب(15) این واژه توسط هال دره پرکرده اند .
بنابراین ما پرودون را در سال 1846 داریم که استدلال میکنه, در حالی که از دید سوسیالیسم تخیلی "زندگی اجتماعی از بالا فرود میاد، و سوسیالیسم معتقد است که چشمه آن از پایین به بالا در حال رشد است ". او اینرا در سال 1848 , تکرار کرد , با این استدلال که " از بالا ....معناش قدرت هست; از پائین معناش توده مردم هست....ابتکار توده هاست" و اینکه " انقلاب از پائین "یعنی "با تجربه کارگران" و با "استفاده از آزادی"(16) بود .
برای پرودون ,"سازمان جوامع مردمی هسته مرکزی دموکراسی بود" و استدلالش در حمایت از تشکیل کمیته های پرولتاریائی در مقابل دولت بورژوائی دور میزد . بنابراین "جامعه ای نوین در دل جامعه کهن یافت میشود" بعنوان وسیله ای در جهت "فدراسیون وسیعی" از "سازماندهی دموکراتیک انجمنهای کارگری" بر مبنای " مالکیت اجتماعی" زمین و صنایع .
او به درستی ملی کردن را صرفا بعنوان "کار- دستمزدی" با جایگزینی دولت به جای رئیس (17) رد میکرد .
آنارشیستهای انقلابی بمانند باکونین و گروپوتکین این را تکرار نمودند. باکونین استدلال میکرد(18) که "انقلاب توده ای" به "خلق سازمان خود از پائین به بالا و از درون به بیرون....نه از بالا به پائین و از بیرون به درون, بعنوان راه قدرت , اقدام خواهد کرد". برای گروپوتکین (19)" اشکال اجتماعی جدید(نوین-مترجم) تنها میتوانند کار جمعی(کلکتیو) توده ها باشد "
مقایسه کنید پرودون را با نظرات مارکس از سال 1850(تکرار مانیفست حزب کمونیست). مارکس برای"مصمم ترین تمرکز قدرت در دست حاکمیت دولت ... شدیدترین تمرکز " بعنوان "عملکردی انقلابی" که می بایست " با نیروی کامل از مرکز ادامه یابد" داد سخن سر میداد . او به کارگران هشدار میداد که " نمی بایستی به خود اجازه دهند که با حرفهای تو خالی دموکراتیک در باره آزادی شهرداریها، خود گردانی به گمراه کشیده شوند" . از لحاظ اقتصادی , مارکس خواهان "تمرکز
. نیروهای مولده ... در دست دولت "(20) بود .
دقیقا همون انقلاب " از بالا " و سرمایه داری دولتی که پرودون به تقبیح آن در دو سال قبل پرداخته بود .
جالب توجه است ,انگلس در سال 1895 در مقدمه ای بر کتاب مبارزه طبقاتی در فرانسه 1848 تا 1850 مارکس به
بحث مطالبات مطرح شده در طول انقلاب میپردازد و نقل قولی از مارکس می آورد مبنی بر اینکه "در پشت حق کار قدرت بر روی سرمایه ایستاده; در پشت قدرت بر روی سرمایه , تصاحب کردن نیروهای مولده ,انقیاد شان به انجمنهای طبقه کارگر و, در نتیجه ,الغای کار مزدی , سرمایه و رابطه متقابلشان" . او سپس مبالغه آمیز وار میگوید که "در اینجا، برای اولین بار، پیشنهادی فرموله میشود" از "سوسیالیسم مدرن کارگری" و پوئن / اعتبار اینرا به مارکس نسبت میدهد.(21) و این به نظر تردید آمیز مینماید اگر پرودون در سال 1848(22) چنین اعلام نکرده بود :
"ما میخواهیم که معادن ,کانالها , خطهای راه آهن به انجمنهای کارگران دموکراتیک سازمان یافته شده داده شوند...ما میخواهیم که این انجمن ها مدلی شوند برای کشاورزی ,صنعت و تجارت ,هسته پیشگام فدراسیون وسیعی از شرکت ها و جوامع بافته شده بر بدنه مشترکی از جمهوری سوسیال دموکرات ."
اگر انقیاد سرمایه به انجمنهای دموکراتیک کارگری"سوسیالیسم مدرن کارگری" هست, پس , قطعا, پرودون دو سال قبل از مارکس طرفدار/خواهان آن بوده است .
سوسیالیسم از پائین
همانطور که به خوبی آگاهی دارید، اس دبیلیو پی(+) مدعی ترویج و دفاع از "سوسیالیسم از پایین" می باشد، یک واژه مشتق شده از 'هال دره پر(*+)' ه ( که واقعا نامپتی (14) میباشد ) که این عبارت را در سالهای 1960 ابداع کرده بود .در واقع , آنارشیستها بیش از صد سال است که بحث تغییر/ انقلاب "از پائین" و یا "از پائین به بالا" را قبل از تصاحب(15) این واژه توسط هال دره پرکرده اند .
بنابراین ما پرودون را در سال 1846 داریم که استدلال میکنه, در حالی که از دید سوسیالیسم تخیلی "زندگی اجتماعی از بالا فرود میاد، و سوسیالیسم معتقد است که چشمه آن از پایین به بالا در حال رشد است ". او اینرا در سال 1848 , تکرار کرد , با این استدلال که " از بالا ....معناش قدرت هست; از پائین معناش توده مردم هست....ابتکار توده هاست" و اینکه " انقلاب از پائین "یعنی "با تجربه کارگران" و با "استفاده از آزادی"(16) بود .
برای پرودون ,"سازمان جوامع مردمی هسته مرکزی دموکراسی بود" و استدلالش در حمایت از تشکیل کمیته های پرولتاریائی در مقابل دولت بورژوائی دور میزد . بنابراین "جامعه ای نوین در دل جامعه کهن یافت میشود" بعنوان وسیله ای در جهت "فدراسیون وسیعی" از "سازماندهی دموکراتیک انجمنهای کارگری" بر مبنای " مالکیت اجتماعی" زمین و صنایع .
او به درستی ملی کردن را صرفا بعنوان "کار- دستمزدی" با جایگزینی دولت به جای رئیس (17) رد میکرد .
آنارشیستهای انقلابی بمانند باکونین و گروپوتکین این را تکرار نمودند. باکونین استدلال میکرد(18) که "انقلاب توده ای" به "خلق سازمان خود از پائین به بالا و از درون به بیرون....نه از بالا به پائین و از بیرون به درون, بعنوان راه قدرت , اقدام خواهد کرد". برای گروپوتکین (19)" اشکال اجتماعی جدید(نوین-مترجم) تنها میتوانند کار جمعی(کلکتیو) توده ها باشد "
مقایسه کنید پرودون را با نظرات مارکس از سال 1850(تکرار مانیفست حزب کمونیست). مارکس برای"مصمم ترین تمرکز قدرت در دست حاکمیت دولت ... شدیدترین تمرکز " بعنوان "عملکردی انقلابی" که می بایست " با نیروی کامل از مرکز ادامه یابد" داد سخن سر میداد . او به کارگران هشدار میداد که " نمی بایستی به خود اجازه دهند که با حرفهای تو خالی دموکراتیک در باره آزادی شهرداریها، خود گردانی به گمراه کشیده شوند" . از لحاظ اقتصادی , مارکس خواهان "تمرکز
. نیروهای مولده ... در دست دولت "(20) بود .
دقیقا همون انقلاب " از بالا " و سرمایه داری دولتی که پرودون به تقبیح آن در دو سال قبل پرداخته بود .
جالب توجه است ,انگلس در سال 1895 در مقدمه ای بر کتاب مبارزه طبقاتی در فرانسه 1848 تا 1850 مارکس به
بحث مطالبات مطرح شده در طول انقلاب میپردازد و نقل قولی از مارکس می آورد مبنی بر اینکه "در پشت حق کار قدرت بر روی سرمایه ایستاده; در پشت قدرت بر روی سرمایه , تصاحب کردن نیروهای مولده ,انقیاد شان به انجمنهای طبقه کارگر و, در نتیجه ,الغای کار مزدی , سرمایه و رابطه متقابلشان" . او سپس مبالغه آمیز وار میگوید که "در اینجا، برای اولین بار، پیشنهادی فرموله میشود" از "سوسیالیسم مدرن کارگری" و پوئن / اعتبار اینرا به مارکس نسبت میدهد.(21) و این به نظر تردید آمیز مینماید اگر پرودون در سال 1848(22) چنین اعلام نکرده بود :
"ما میخواهیم که معادن ,کانالها , خطهای راه آهن به انجمنهای کارگران دموکراتیک سازمان یافته شده داده شوند...ما میخواهیم که این انجمن ها مدلی شوند برای کشاورزی ,صنعت و تجارت ,هسته پیشگام فدراسیون وسیعی از شرکت ها و جوامع بافته شده بر بدنه مشترکی از جمهوری سوسیال دموکرات ."
اگر انقیاد سرمایه به انجمنهای دموکراتیک کارگری"سوسیالیسم مدرن کارگری" هست, پس , قطعا, پرودون دو سال قبل از مارکس طرفدار/خواهان آن بوده است .
ادامه دارد : پیمان پایدار
*********************
(*) Anarchist Theory: Use it or Lose it / BY: Iain McKay(One of the five Collective members of A.S.R : Anarchist Syndicalist Review) # 57,Winter 2012 یکی از5 عضو کلکتیو( گروه) ' باز تگری آنارکوسندیکالیستی' در آمریکا
(+)SWP(Socialist Workers Party) / (*+)Hal Draper
(14)Numptyاین یک لغت اسکاتلندی میباشد, به معنی " کسی هست( بعضی اوقات ناخواسته ) که در سخنرانی و یا عمل کمبود شناخت/معرفت و یا
تصوری غلط از یک موضوع خاص و یا وضعیتی که موجب تفریح دیگران میشود از خود نشان میدهد " .
(15)بخش اچ.2.3 از آنارشیست اف الف کیو(++) بحث ادعای مارکسیستی "سوسیالیسم از پائین" را مطرح میکند در حالی که در بخش اچ 3.3. پیشنهاد اینکه لنینیسم میتواند چنین باشد را رد میگرداند / (++)An Anarchist FAQ
(16)مالکیت دزدی است !, صفحات 205 ,398
(17)همان جا., صفحات ,407 ,321 ,377- 378
(18)Jonathan Capeمیخائیل باکونین : گزیده ای از نوشته ها(جاناتان کیپ,1973) ,ص 170
(19) ص 175, Black Rose Books,1992کلمات یک شورشگر / Words of a Rebelکتابهای رز سیاه
(20) از " سخنرانی در کمیته مرکزی اتحادیه کمونیست ", در دومین تیراژ مجموعه/ گلچینی از نوشته های مارکس و انگلس, ص 509 - 510
"Address of the Central Committee to the Communist League",The Marx-Engels Reader(Second Edition,WW.Norton,1978),pp.509-10 / (21)همانجا ,صفحه 559
(22)مالکیت دزدی است ! صفحات 377 - 378
(+)SWP(Socialist Workers Party) / (*+)Hal Draper
(14)Numptyاین یک لغت اسکاتلندی میباشد, به معنی " کسی هست( بعضی اوقات ناخواسته ) که در سخنرانی و یا عمل کمبود شناخت/معرفت و یا
تصوری غلط از یک موضوع خاص و یا وضعیتی که موجب تفریح دیگران میشود از خود نشان میدهد " .
(15)بخش اچ.2.3 از آنارشیست اف الف کیو(++) بحث ادعای مارکسیستی "سوسیالیسم از پائین" را مطرح میکند در حالی که در بخش اچ 3.3. پیشنهاد اینکه لنینیسم میتواند چنین باشد را رد میگرداند / (++)An Anarchist FAQ
(16)مالکیت دزدی است !, صفحات 205 ,398
(17)همان جا., صفحات ,407 ,321 ,377- 378
(18)Jonathan Capeمیخائیل باکونین : گزیده ای از نوشته ها(جاناتان کیپ,1973) ,ص 170
(19) ص 175, Black Rose Books,1992کلمات یک شورشگر / Words of a Rebelکتابهای رز سیاه
(20) از " سخنرانی در کمیته مرکزی اتحادیه کمونیست ", در دومین تیراژ مجموعه/ گلچینی از نوشته های مارکس و انگلس, ص 509 - 510
"Address of the Central Committee to the Communist League",The Marx-Engels Reader(Second Edition,WW.Norton,1978),pp.509-10 / (21)همانجا ,صفحه 559
(22)مالکیت دزدی است ! صفحات 377 - 378
No comments:
Post a Comment