Saturday, April 14, 2012

تئوری آنارشیستی(*): یا ازش استفاده بکن یا از دستش بده
نوشته : ای یان مک کی


قسمت ششم
ترجمه : پیمان پایدار
***************************************

مشتاقانه به آینده نگریستن ...

موری بوکچین درست گفته است در کتاب ' گوش کن, مارکسیست'! وقتی بحثی این چنین میکند :
 "غلط نکنم ما پس بالاخره کی (**) میخواهیم به ایجاد یک جنبشی دست بزنیم
که به آینده نظر داشته باشه تا به گذشته ؟ کی میخواهیم شروع به یادگیری
 از چیزی که داره به دنیا میآد بکنیم بجای اونی که در حال مردن
 است ?مارکس ، به اعتبار پایدار خود، سعی به انجام این کار در دوران
خود میکرد ; او سعی در بیرون کشیدن روح آینده در جنبش انقلابی 
 در دهه سالهای 1840 و 1850 (39) کرد ".

با این حال، بوکچین اشتباه کرد وقتی مدعی شد که این سهم / پیشیاره مارکس از1852 هجدهم برومر لوئی بناپارت بوده است .
مارکس صرفا به تکرار پرودون, که در آوریل 1848 , رادیکالها را مشتاقانه به آینده نگری تشویق میکرد پرداخته است :
این با 93' و تمامی نفاق / ناسازگاری ها است که بر ما حکومت میشود...چیزی که ما اینجا داریم "
پدیده ای از روانشناسی اجتماعی است که سزاوار اکتشاف بیشتری میباشد...پس چه هست این دغدغه
عجیب و غریب که, در زمان انقلاب، ثابت قدم ترین اذهان را گیج و مات کرده , و , زمانی که
سوزش آرمانهایشان آنها را به آینده سوق میدهد ، به طور مداوم عطف به 
گذشته میکنند؟...آیا [جامعه] نمی تواند نگاه خود را در جهت آنی که در جریان است (40) بر گرداند؟   "

این برای امروز نیز صدق میکند . کریس هارمن (41) که متعلق به شاخه انگلیسی حزب (+) اس.دبلیو. پی
 است, برای مثال, در مورد شورش (آنارشیستی 2001-مترجم) آرژانتینی ها علیه نئولیبرالیسم و تشکیل انجمنهای
 محله ای شان نوشت که آنها " نزدیکتر به بخش- جلسات توده ای منطقه شبانه- از انقلاب فرانسه بودند تا شوراهای کارگری سالهای 1905 و 1917 انقلاب روسیه". او گله و شکایت کرد که "قیام قرن 21می الگو/ نمونه ی راستین انقلاب قرن 18 می بخودش گرفته !" آیا آرژانتینی ها تشخیص نداده بودند که شورش قرن 21می میبایست تقلید "مبارزات عظیم طبقه کارگر قرن 20می باشد "؟ به ویژه آنی که در رژیم عمدتا ما قبل سرمایه داری تزاری بوقوع پیوست که تازه به سختی خودش از قرن 18 م بیرون آمده بود . آیا آنها درک نمی کنند که رهبران حزب پیشرو(ونگارد) بهتر از آنها می دانند که چگونه باید مبارزات خود را سازماندهی و هدایت کنند؟
 
اینکه مردم قرن بیست و یکم میدانستند که چگونه به بهترین نوع از سازماندهی شورش های خود بپردازند به مخیله هارمن , که ترجیح میدهد واقعیتهای مبارزات مدرن را با فشار به درون اشکالی که مارکسیستها خودشان کلی طول کشید تا در وهله اول به تشخیص آن برسند, خطور نکرده و گم گشته است . با این حال , تا حدی پیشرفت صورت گرفته - بجای تمرکز بر روی 1793, بیشتر در کمپ چپ به اصطلاح انقلابی امروز نگاه به 1917 بر میگردد .



ادامه دارد : پیمان پایدار
***************************

(*) Anarchist Theory: Use it or Lose it / BY: Iain McKay(One of the five Collective members of A.S.R : Anarchist
 Syndicalist Review) # 57,Winter 2012 یکی از5 عضو کلکتیو( محفل) ' بازنگری آنارکو- سندیکالیستی' در آمریکا
(**)When the hell 
(39)موری بوکچین , آنارشیسم پسا- کمبودی ( آ. ک. پرس,2004) , صفحه. 108
Murray Bookchin, Post -Scarcity Anarchism(AK Press,2004),p.108.
(40)مالکیت دزدی ست ! صفحه,. 308
(41) Chris Harman "آرژانتین : شورش در انتهای تیز از بحران جهانی", سوسیالیسم بین الملل شماره 94 ,صفحات 48-3
"Argentin":rebellion at the sharp end of the world crisis"
(+) Socialist Workers Party (حزب کارگران سوسیالیست( ترتسکیست- مترجم

8 comments:

  1. سلام مجدد
    پیمان عزیز
    آیا ای میل منو گرفتید؟
    و آیا مطالب برایتان راحت به فرم ورد باز شد؟

    ReplyDelete
  2. سلام رفیق....خوب شد تماس گرفتی...راستش چند روزه نمیتونم ایمیل صفحه ام رو باز کنم...نمیدونم چی شده...میتونی حدس بزنی من علیل از لحاظ معلومات تکنیکی چی دارم میکشم....یک رفیقی غیر ایرونی هم که میتونه بهم کمک کنه سرش شلوغه و اعصابم بدجوری خط خطی شده ...مثل اینکه سمباده کشیده باشن به روحم...باری من تا چند روزه دیگه مجبور خواهم شد ایمیلی جدید اینبار به اسمم باز کنم...بلافاصله بعد از درست شدن بهت میدم و به رفقای دیگر در آلمان هم بده....(بهتر اصلا, لطف کن روی صفحه ات بگذار تا بینندگان به صفحه ات با خبر بشن)...ممنون هستم از سریع عمل کردنت... باری تا بعد
    با درودهای آنارشیستی

    ReplyDelete
  3. اوه
    باشه
    متاسفم جدا
    ای میل جدید باز کردید میتونید اگر پابلیشه در کامنت بگذارید
    من اگر خواستید در بلاگم آگهی میدم.
    راستی شما چند ساعت میخوابید؟!.
    :-)

    ReplyDelete
  4. راستی تو مگه ایمیل نداری؟! واسم بنویس تا برات آدرس صندوق پستی جدیدم رو بفرستم...و یااگه ایمیل هم نمیخواهی بدی(دیگه خیلی خیلی مخفی کاری!!) تو همین زیر میرا پائین یکی از مطالب راجع به آنارشیسم (نه هر مطلب دیگه ای)واست میزارم...در بلاگت هم آگهی بدی خوب میشه....خوابم بد نیست بین 5 تا 7 ساعت بستگی به کار نون در آوردنم داره....آخه من واسه خودم کار میکنم(فری لنس) و مزدور کسی نیستم و کسی هم زیر دستم کار نمیکنه...واسه همین تمامی وقتهای دیگم رو میزارن روی خوندن و نوشتن و ترجمه و...هر از گاهی هم سینما میرم....راستی دخترت چند سالشه ؟! من همیشه دلم میخواسته (و هنوز میخواد) یه دختر داشته باشم...می بخشی فضولی کردم....قربانت تا بعد

    ReplyDelete
  5. خوبه 5 ساعت اما داشتم نگران میشدم!
    ایمیلم مال بلاگ
    RosaMarch2007@googlemail.com
    راستی رفیقمونو یافتم!
    اینجا!

    http://libcom.org/library/class-struggle-thing-called-middle-east-melancholic-trogladytes

    با دوستی
    رزا

    ReplyDelete
  6. آره اغلب پدرها دختر میخواهند و دخترها علاقه عجیبی به پدرها و برعکس.
    من خیلی دنبال دهه 70 ای ها بودم اما اغلب خودشان را عقیم کردند و گویا آنوقتا مد بود!
    دخترم دبستان میره و چون تنها مونث ها دور و برش بودند گویا پدر ندیده اش کم کم داره به حد خدایی براش میرسه.
    در فکرم یک خرگوش مذکر را به فرزندی قبول کنم. شاید تجدید نظر کنه؟!

    ReplyDelete
  7. البته من وقتی در دهه بیست و سی زندگی بودم چهار بار (یک بار در اواخر دهه بیست و سه بار در دهه سی)میتونستم پدر بشم)!!ولی هر بار بدلایلی (عمدتا آمادگی نداشتن و نخواستن) نشد که بشه.حالا که در عنفوان جوانی دهه 50 هستم(هاهاها) دلم لک میزنه بچه دارشیم ولی یارم از بس کار میکنه...یا وقتی نمیمونه یا هر وقتی هم که میمونه از استرس و...به جائی نمیرسه!! فعلا علی مونده و حوضش... باری ...منظورتو نفهمیدم وقتی میگی دنبال دهه هفتادی ها بودی چی بود!؟راستی از خوشمزگی هات (که در نوشته هاتم یافت میشه) خیلی لذت میبرم......یعنی میخوای بگی یه مرد فمینیست خوب هم پیدا نمیکنی که نظر دخترتو به ضدیت کامل با مردها سوق ندی رفیق!!؟؟ ...البته به فرزندی قبول کردن خرگوش مذکر هم بد ایده ای نیست.... باز قربانت

    ReplyDelete
  8. هوووم
    راستش با آوردن خرگوش مذکر و ظلم او به خرگوش مونث، دخترم خیلی سریع 2 زاریش در مورد دلایل فقدان مذکرات در محیط زندگی اش خواهد افتاد.
    در مورد بچه دار شدن البته من همین مشکل را داشتم
    به نظرم در تظاهرات علیه جی 8 و در کمپ های مبارزه امکان بچه دار شدن زیاد میشود.
    شاید چون مرگ و یا دستگیری در نزدیکی و فوق اشترس تاثیرش معکوس است...

    ReplyDelete