Wednesday, January 30, 2013

 
 

نوه مرموز «رضاقلی خان»
داریوش معمار
 منتشر شده در روزنامه شرق-دوشنبه-8بهمن
http://sharghdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=31&pageno=16

 اگر قرار باشد گوشه‌ای از ایران را بستر تولد دوران‌سازان ‌ادبیات جدید معرفی کنیم، مازندران به سبب نام‌های« نیما یوشیج» و « صادق هدایت» پیشگام است، این دو هنرمند که یکی آغازی بر شعرنو فارسی است و دیگری پیشگام داستان‌نویسی ‌نوین و موثرترین نویسنده ایرانی قرن اخیر به شمار می‌رود، اصالتی مازندرانی دارند، یکی متولد مازندران است و دیگری از نتایج رضا قلی‌خان هدایت هزارجریبی طبرستانی است.
...
«دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی می‌خورد؟ ... این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان می‌اندازد که یابوی پیری را در معرض فروش می‌گذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزییاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل می‌کنند.» این کلمات بخشی از خود زندگینامه نوشت صادق هدایت متولد بهمن 1281 شمسی ( کوچک‌ترین فرزند خانواده) است که تحصیلاتش را از شش‌سالگی در مدرسه علمیه تهران آغاز کرد و در دبیرستان « دارالفنون» و مدرسه « سن‌لویی» ادامه داد.

 هدایت در دوران نوجوانی و جوانی علاوه بر گیاه‌خواری، به علوم خفیه و احضار ارواح علاقه‌مند بود و کار مقاله‌نویسی را با«جادوگری در ایران» آغاز کرد، نتیجه این احوال تالیف چند عنوان کتاب شد، «انسان و حیوان» یکی از این آثار است. همین زمان داستان «شرح حال یک الاغ هنگام مرگ» از او در مجله وفا انتشار یافت، که خبر از ظهور روحیه‌ای طناز و گزنده در داستان‌نویسی می‌داد.

 خلق‌وخو و سبک نامتعارف «هدایت» در نویسندگی موجب شده، مبدل به یکی از چهره‌های مرموز ادبیات معاصر شود، همچنین نوع انتشار و سرنوشت مبهم رمان معروف وی«بوف کور» به داستان‌سرایی در مورد هادی صداقت ( نام مستعار او) دامن زده است.

 میان آثار تحقیقی هدایت کتاب« نیرنگستان» که گردآوری باورها و اعتقادات خرافی و عامیانه مردم نواحی مختلف ایران است، بر تالیف آثار متعددی در این زمینه تاثیرگذار بوده، که از آن جمله می‌توان به « کتاب‌کوچه» احمد شاملو اشاره کرد.

 هدایت همواره تلاش دارد اصول کرم‌خورده را آشکارسازد و مردم در بند خرافه را در طنزی تلخ با خودشان روبه‌رو کند، شاید به همین سبب بوده که بارها در طول زمان، شخصیت و آثارش محبوب و منفور واقع شده‌اند و تحریف و تهمت‌های فراوان در کنار شهرت و حرمت زندگی‌اش را احاطه کرده است.

 احتمالا این چند جمله از « سه قطره خون» بتواند ( به‌طورکلی) روشنگر زندگی و طرز فکر صادق خان هدایت باشد: هیچ‌ وجه اشتراکی بین ما نیست، من از زمین تا آسمان با آنها فرق دارم. ولی ناله‌ها، سکوت‌ها، فحش‌ها، گریه‌ها و خنده‌های این آدم‌ها همیشه خواب مرا پر از کابوس خواهد کرد.

 
نوه مرموز «رضاقلي خان»
منتشر شده در روزنامه شرق-دوشنبه-8بهمن
http://sharghdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=31&pageno=16
*
داریوش معمار -اگر قرار باشد گوشه‌ای از ایران را بستر تولد دوران‌سازان ‌ادبیات جدید معرفی کنیم، مازندران به سبب نام‌های«نیما یوشیج» و «صادق هدایت» پیشگام است، این دو هنرمند که یکی آغازی بر شعرنو فارسی است و دیگری پیشگام داستان‌نویسی ‌نوین و موثرترین نویسنده ایرانی قرن اخیر به شمار می‌رود، اصالتی مازندرانی دارند، یکی متولد مازندران است و دیگری از نتایج رضا قلی‌خان هدایت هزارجریبی طبرستانی است.
«دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی می‌خورد؟ ... این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان می‌اندازد که یابوی پیری را در معرض فروش می‌گذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزییاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل می‌کنند.» این کلمات بخشی از خود زندگینامه نوشت صادق هدایت متولد بهمن 1281 شمسی (کوچک‌ترین فرزند خانواده) است که تحصیلاتش را از شش‌سالگی در مدرسه علمیه تهران آغاز کرد و در دبیرستان «دارالفنون» و مدرسه «سن‌لویی» ادامه داد.
هدایت در دوران نوجوانی و جوانی علاوه بر گیاه‌خواری، به علوم خفیه و احضار ارواح علاقه‌مند بود و کار مقاله‌نویسی را با«جادوگری در ایران» آغاز کرد، نتیجه این احوال تالیف چند عنوان کتاب شد، «انسان و حیوان» یکی از این آثار است. همین زمان داستان «شرح حال یک الاغ هنگام مرگ» از او در مجله وفا انتشار یافت، که خبر از ظهور روحیه‌ای طناز و گزنده در داستان‌نویسی می‌داد.
خلق‌وخو و سبک نامتعارف «هدایت» در نویسندگی موجب شده، مبدل به یکی از چهره‌های مرموز ادبیات معاصر شود، همچنین نوع انتشار و سرنوشت مبهم رمان معروف وی«بوف کور» به داستان‌سرایی در مورد هادی صداقت (نام مستعار او) دامن زده است.
میان آثار تحقیقی هدایت کتاب«نیرنگستان»که گردآوری باورها و اعتقادات خرافی و عامیانه مردم نواحی مختلف ایران است، بر تالیف آثار متعددی در این زمینه تاثیرگذار بوده، که از آن جمله می‌توان به «کتاب‌کوچه» احمد شاملو اشاره کرد.
هدایت همواره تلاش دارد اصول کرم‌خورده را آشکارسازد و مردم در بند خرافه را در طنزی تلخ با خودشان روبه‌رو کند، شاید به همین سبب بوده که بارها در طول زمان، شخصیت و آثارش محبوب و منفور واقع شده‌اند و تحریف و تهمت‌های فراوان در کنار شهرت و حرمت زندگی‌اش را احاطه کرده است.
احتمالا این چند جمله از «سه قطره خون» بتواند (به‌طورکلی) روشنگر زندگی و طرز فکر صادق خان هدایت باشد: هیچ‌ وجه اشتراکی بین ما نیست، من از زمین تا آسمان با آنها فرق دارم. ولی ناله‌ها، سکوت‌ها، فحش‌ها، گریه‌ها و خنده‌های این آدم‌ها همیشه خواب مرا پر از کابوس خواهد کرد.

No comments:

Post a Comment