Friday, January 31, 2014

جایگزینی دلار بعنوان واحد پول جهانی



جایگزینی دلار بعنوان واحد پول جهانی



نوشته ای از: پیمان پایدار


*******************************

شی جین پینگ(1) رئیس جمهور چین به اصطلاح سوسیالیستی(بخوان سرمایه داری دولتی) در دیدارش با باراک حسین اوباما,نماینده یانکی امپریالیسم ,در پی بحران پرداخت نشدن حقوق (حدود) یک میلیون از کارکنان دولت آمریکا بمدت 16 روز در اواخر سال گذشته (موسوم به 'بسته شدن'2 واشنگتن) شدیدا به او و گردانندگان امور در واشنگتن انتقاد کرد. البته قبل از این دیدار رئیس جمهور چین هشدارهای لازم را برای حل اختلافات دو حزب حاکم در کنگره آمریکا  وبرطرف کردن مشکل پرداخت حقوق کارکنان دولت امپریالیستی  به گوش کاخ سفید رسانده بود . تازه در دیدار حضوری اش بگونه فرصت طلبانه از شرایط حساسی که رهبریت هژمونیک سیستم جهانی امپریالیستی با آن در گریبان میباشد استفاده کرده تا از "مواهب" سیستم فاسد خودشان در چین داد سخن سر دهد(3)!! و,همزمان, درسرمقاله روزنامه رسمی دولت پکن از دنیائی"غیر آمریکائی شده"(4) نیز سخن پراکنی کرده است .

از اینکه یک امر مهم را درعصر(سلطه) سرمایه داری جهانی نمیتوان از اذهان دور نگه داشت شکی نمیبایست باشد: دلار بعنوان واحد جهانی تجارت بین الملل . بیهوده نبوده که هنری کیسینجر(صهیونیست و جنایت پیشه) یک بار گفته بود(نقل به معنی) کشوری که سلطه جهانی پولی را داشته باشد سلطه جهان را نیز خواهد داشت!! و دلار ابزار هژمونیک آمریکا میباشد. تا چه مدت دیگر ؟ چین بعنوان ابر قدرت نوظهور,اخیرا با تاکید مجدد, از طریق رسانه رسمی شان ,خواهان جایگزین شدن دلار با واحد دیگر رزرو پولی جهانی , که محکمتر/استوارتر و امن تر از دلار باشد, گردیده است  .

این قانون طبیعی سلطه گری جهانی میباشد : روزی به پایان خط میرسند و این در مورد قدر قدرتی دلار نیز صادق میباشد. تازه این فقط اوباما و حزب دموکرات نیست که در بحران بسر میبرد بلکه حزب چای(5), بعنوان محافظه کارترین دکان سیاسی  جمهوری خواهان, را نیز شامل میگردد . حاکمین چین, بعنوان اولین و مهمترین کشوری که دارای چندین تریلیون دلار( که در خزانه آمریکا نگهداری میشوند) اوراق قرضه آمریکا میباشد(یعنی بدهی های آمریکا را متقبل شده  و بدیگر زبان هزینه جنگهای منطقه ای آمریکا را- در عراق و افغانستان و یمن و پاکستان و...- تا به امروز پرداخت گردانده), در سال 2011 ,اظهار کرده بودند که "حق مسلم خویش میدانند" که ازواشنگتن در چگونه عمل کردن در مقابل مشکل ساختاری بدهی های دولتی شان بازخواست های لازم را جویا باشند. چرا که نمیخواهند مشکل کنونی دولت آمریکا قوز بالا قوزی شود برای کش داده شدن هر چه بیشتر بحران کنونی اقتصاد جهانی(که رسما از سالهای 2007 شروع شده)و باز نشدن کلاف سردرگم رکود جهانی سرمایه داری . 

کوتاه سخن : چین, بعنوان بزرگترین قرض دهنده به دولت آمریکا, دیگر اعتمادش از یانکی امپریالیسم سلب گردیده و برای دفاع از منافع خویش چنگ و دندان را نشان میدهد . چرا که ,با توجه به افزایش سرسام آور بدهی های دولتی آمریکا در ترازوی بانکهای خویش در چین ,از بازتابهای پرداخت نکردن این بدهی ها از طرف آمریکا شدیدا به هراس افتاده است .

یکی از نتایج ممکن ,همانا, کاهش یافتن درجه بندی اعتبارات لازم برای پرداخت بدهی های دولت ایالات متحده آمریکا میباشد .فراموشمان نشده که در سال 2011 موسسه اعتباری مالی موسوم به "استندارد اند پورز"(6) ارزش بدهی های آمریکا را از  سه تا  آ به دو تا آ + کاهش داده بود(7) . در حال حاضرچیزی مشابه میتواند رخ دهد که دولت چین را مجبور میکند تا با ارائه اوراق بهادار بدهی خود را تامین کرده و ضرر کردنش را در بازار متقبل شود.

مهمترین تقاضا ,همانا, اصلاح در سیستم مالی جهانیست که این شامل ارائه پول جدیدی در رزرو بین المللی برای جایگزینی دلار میباشد. و این طبعا بخاطر اینست که جامعه جهانی دیگر از عواقب آشفتگی سیاسی داخلی آمریکا  صدمه نبیند. بدین وسیله , بزعم ابر قدرت نوظهور, سرمایه داری وحشی چینی مسلک,جهان حیرت زده میتواند شروع به ساختن جهان نوین "آمریکا زده" بکند که پایه و اساسش را برای حل و فصل مشکلات جهانی بر مبنای "احترام به اتوریته سازمان ملل متحد بنا  نهاده" و به کشورهای جهان سوم "نقش بیشتری در نهادهای بین المللی مالی جهانی نیز دهد". (البته اینا همه حرفای دهن شیرین کنه .وقتی بر مسند هژمونیک سرمایه داری جهانی نشستند اینگونه لفاظی ها به فراموشی سپرده خواهد شد و هارتر از آمریکائی ها عمل خواهند نمود. این خط و این نشان) 
 
صد البته هدف نهائی, بزعم چین , این نیست که "آمریکا را کاملا به کناری نهد" بلکه تشویقی شود که واشنگتن به ایفای "نقش سازنده تری در امور جهانی بپردازد"(بخوان نقش زیر دست چین را ایفا کند. چرا که وقتی آمریکا هژمونی سرمایه داری جهانی را از دست دهد طبعا هم سطح اروپای کنونی و ژاپن در معادلات جهانی قرار خواهد گرفت) .

نتیجه گیری: در گیری نظامی در حال حاضر به هیچ وجه به نفع چین نمیباشد چرا که قدرت نیروی دریائی اش تا اطلاع ثانوی در نقطه ضعف میباشد.(که بنظر نویسنده این سطور تا حداکثر دو دهه دیگر طول میکشد) پس میبایست کج دار و مریز برخورد کند با آمریکا . همین که از لحاظ نظامی تقریبا هم سطح آمریکا شد سقوط هژمونی آمریکا و صعود چین بجایش قطعی میباشد. صد البته اگر بحران کنونی و احتمالی آتی بدتر از این نشود و یا گرمای جهانی دخل همه را نیاورد!!

 پایان

********************** 
(1)xijinping / (2) 'Shutdown'  
(3)انگار نه انگار که تا 40 سال پیش- قبل ازمرگ رهبر حزب دیکتاتور مآبانه "کمونیستی"شان, مائو تسه تونگ خرده بورژوا, آنهم با تئوری مشعشعانه و ارتجاعی سه جهان ش, با سیاست درهای باز موسوم به"پینگ پنگ", در کنار ریچارد نیکسون جانی و فاسد, موس موس کنان از پی واشنگتن به هر سازی نمی رقصیدند!! تازه همین چند روز پیش گند کاری فساد مالی فک و فامیلهای رهبری حزب کذائی حاکم در پکن و خواباندن میلیاردها دلار پول بی زبان در بانکهای خارج از کشور دست و پای "رهبری" را در حنا گذاشته و با استیصال سعی در جلوگیری از درز شدن بیشتر خبرش در سایتهای مجازی کردند.
(4) Deamericanizedچینی ها, به درستی, به این امر واقف میباشند که هژمونی(رهبری) آمریکا در سیستم سرمایه داری جهانی بزودی رو به پایان میباشد . بهمین منظور از دنیای 'آمریکا زده' آینده دم میزنند . 
(5)Tea party گردانندگان این حزب فوق ارتجاعی از حالا زانوی غم بغل گرفته اند چرا که بخوبی میدانند که سمج بازی ایدئولوژیکشان و مخالفت با مقوله آبکی 'بهداشت اوباما', عفو وسیع برای 12 میلیون مهاجرین غیر قانونی, کم کردن مالیات برای 1% میلیاردرها و....پاشنه آشیل شان خواهد شد و در انتخابات 2016 نیز بازنده خواهند بود .(بنظر نویسنده این سطور هیلاری کلینتون-جاه طلب و مردسالار- بر مسند قدرت یانکی امپریالیسم خواهد نشست)
(6)Standard & Poors  /   (7)AAA به AA+

No comments:

Post a Comment