Sunday, April 1, 2012

کتاب شعری از"اریش فرید"(*) بنام: شعرعاشقانه برای آزادی

برگردان : ژیلا مشعشی و محمد خلیلی

قسمت چهارم
*******************************************

سه پرسش همزمان

آیا شعر می تواند
در جهانی
در هم شکسته و فرو ریخته
و به گاه غرق شدن
همچنان ساده بماند؟

آیا شعر می تواند
در دنیایی این چنین
منهدم
فرو پاشیده
چیزی ورای سادگی باشد؟

آیا جهانی که
در زوال است و
در سقوط,
می تواند برای شاعر
حکمی صادر کند؟

****************

کسی می خواند

کسی می خواند از بیم
علیه بیم.

کسی می خواند از فقر
علیه فقر.

کسی می خواند از زمانه
علیه زمانه .

کسی می خواند از غبار
علیه غبار.

کسی می خواند از نام
علیه نام.

***********
وزغ ها

کودکان برای سرگرمی
به وزغ ها
سنگ پرتاب می کنند

اما وزغ ها
واقعا می میرند!

**********
تو, وقت عزیز

کسی می گفت :
"آه , تو, وقت عزیز" 

آیا باید چنین خطابش کرد:
"؟-تو, وقت عزیز!"

نه , ناخوشایند است و
بی مورد !
که ناگزیر
باید
در آن سپری شویم
چرا که زمان دیگری نیست
-زمان, یعنی سراسر عمر
پس دوستش می داریم .

پس به هنگامی که زندگی را دوست می داریم ,
عزیزش بداریم
این زمان ناخوشایند را,
و بمانیم با او .


ادامه دارد: پیمان پایدار
*********************************
(*)Fried Erich / انتشارات مازیار-تهران- چاپ اول 1382





No comments:

Post a Comment