Tuesday, April 3, 2012

تئوری آنارشیستی(*): یا ازش استفاده بکن یا از دستش بده
نوشته : ای یان مک کی

قسمت دوم
ترجمه : پیمان پایدار
***************************************

نقد سرمایه داری

مارکسیست ها علاقه مند هستند اعلام  کنند که مارکسیسم اثبات می کند که سرمایه داری پر است از تضادها و تناقض ها که تنها  می تواند با فراتر رفتن از سرمایه داری حل و فصل شود . در ضمن,آنها استدلال می کنند که سرمایه داری نطفه هائی را که جایگزین خود خواهد کرد را نیز بوجود می آورد و این فقط در آخرین سری از مقولات اقتصادی میباشد . اینها همه صحیح  میباشند و مواضعی هستند که اول پرودون مطرحشان کرد !

این جهل از پرودون قابل توجه میباشد و می تواند بعضی اوقات  کنایه دار/ استهزا آمیز نیز . از این جهت ما کشف میکنیم که اقتصاددان مارکسیست  گری مونگیووی (**) اعلام میکند :
" .در زمان نقد خود از پرودون، مارکس به بسیاری ازعناصر ضروری برداشت خود از استثمار رسیده بود
او به این نتیجه رسیده بود که کارگران می توانند استثمار شوند زیرا از ابزار تولید ,در فرایندی تاریخی از سلب مالکیت و تحول تکنولوژیک, بیگانه شده اند . این بینش و روش تجزیه و تحلیلی که از طریق آن بدان دست یافت، دستاوردهای علمی چشمگیری میباشند . اما آنها هیچ ربطی با تجزیه و تحلیل ارزش کار از سرمایه ندارند، چرا که مارکس تا حداقل یک دهه و نیم بعد در تدوین و فرموله کردن آن (8) اقدام نکرده بود ."

من موافقم که اینها "دستاوردهای علمی چشمگیری" میباشند, اما اگر شما کتاب  مالکیت چیست؟ و تضادهای سیستم اقتصادی پرودون را بخوانید شما به این کشف نائل خواهید شد که او اول اینها رو گفته بود .علاوه بر این، پرودون همچنین به تجزیه و تحلیل از استثمار نیز دست یافته بود و این خود به دو دهه قبل از نوشته مارکس در کتاب سرمایه بر میگردد .

اول , کارگر "وابستگی اش به سخاوت" مالکی (صاحبکاری -مترجم) است "که آزادی خود را به آن فروخته و تسلیم داشته". اگر مالک "حاضر به استخدام کارگر نباشد،کارگر چگونه می تواند زندگی کند؟" کارگر "همه چیز را تولید کرده است ,و از هیچ چیزی لذت نمیبرد" زیرا (9) "ما که متعلق به طبقه کارگر هستیم: ما را (از اموال-مترجم ) محروم میکنند"!

دوم ,کار ارزش ندارد اما آنچه تولید میکند دارای ارزش است و تولید ارزش تنها به عنوان نیروی کار فعال درگیر در فرایند    تولید میباشد. کار " کیفیتا توسط شی خود تعریف میشود، یعنی اینکه ، از طریق محصول خود به واقعیت مبدل (10) میشود  . "

سوم ,همین که مالک سود خود را با کنترل هم محصول وهم نیروی کار، تضمین میکند (کارگران" نیروی بازوی خود را فروخته و از آزادی خود نیز جدا گشته"),دستمزد نمی تواند برابری کند با محصول چرا که رئیس هم" نیروی جمعی" و هم " مازاد  نیروی کار" تولید شده توسط کارگر مزدی را نگه میدارد-"ارزشی را که او خلق میکند, و رئیس به تنهائی سود(11) میبرد ."  

این "سازمان سلسله مراتبی"(بخوان هرمی/ هیرارشیک-مترجم) بین کارفرما و کارگر مزدی هست که اجازه استثمار را جایز شمرده و در پناه آن بدان رخصت می دهد و " زنجیر بردگی را سنگین تر" خواهد گرداند و " عمق می بخشاند جدائی شکافی را که طبقه غالبی که از آن لذت میبرد را از طبقه اطاعت کننده از دستورات که رنج می برد". مالکیت
به معنی اینست که "دیگری کار را انجام می دهد در حالی که [صاحب ملک] محصول را دریافت می کند "(12) و پس
کارگر آزاد ده تا تولید میکنه ; برای من، مالک فکر می کنه ، که او 12  تا تولید خواهد کرد ."

پس تحت سیستم سرمایه داری " یک کارگر, بدون ملک, بدون سرمایه, بدون کار , به استخدام در می آید توسط " سرمایه دار , "که به او کار میدهد و محصول آنرا بر میدارد." در جامعه موتوآلیستی "(جائی که همیاری و تعاون شهروندان معیار غالب میباشد-مترجم) دو فونکسیون" کارگر و سرمایه دار" برابر و جدا ناپذیر میگردد در شخص هر کارگر" و همینطور او " به تنهائی از محصولش سود میبرد" و "مازاد"ی را که خلق(13) میکند . 

ادامه دارد : پیمان پایدار
*********************
(*) Anarchist Theory: Use it or Lose it / BY: Iain McKay(One of the five Collective members of A.S.R : Anarchist Syndicalist Review) # 57,Winter 2012یکی از5 عضو کلکتیو(گروه) ' باز تگری آنارکوسندیکالیستی' در آمریکا
(**)Gary Mongiovi
(8)Gary Mongiovi,"On the Concept of Exploitation in Marxian Economics," a paper presented at the International Conference Sraffa's Production of commodities by Means of Commodities 1960-2010,2-4 December 2010,Roma Tre University, Faculty of Economics. 
(9)مالکیت دزدی است !مجموعه آثار پییر ژوزف پرودون Property is Theft! A Pierre-Joseph Proudhon Anthology, (AK Press,2011),pp.117,104 / (10)همانجا.ص 176
 (11) همانجا. ص ,114, 253, 117, 212
(12) 193, 195 ,100, 124همانجا . ص
(13)همانجا .ص,5-534






No comments:

Post a Comment