Saturday, January 23, 2016



نابرابری درآمد با طراحی اتفاق می افتد 
Income inequality happens by 




rich ladies
 It is not as if the rich are a little more equal. Photograph: Gary Calton for the Observer
اینطوری نیست که ثروتمندان کمی بیشتر برابر باشند. عکس از: گری کالتون برای 
 روزنامه ابزرور/ ناظر
http://www.theguardian.com/commentisfree/2015/dec/05/
income-inequality-policy-capitalism?CMP=share_btn_fb
نابرابری درآمد با طراحی اتفاق می افتد. ما نمی توانیم آن را با کش دادن/اصلاح
 .سرمایه داری ترمیم  کنیم
استیون دبلیو تره شر 
ترجمه از : پیمان پایدار

Income inequality happens by design. We can't fix it by tweaking capitalism




T
he economic hoarding by those at the top has been termed “income inequality”, but that’s neither a strong nor accurate enough phrasing. I have never heard poor people complain about “income inequality”; poor people complain about being screwed out of housing , or about working more hours for less pay or about having to choose between medicine and food.

احتکار اقتصادی توسط کسانی که در نرده بان بالای اجتماع هستند با واژه "نابرابری درآمد" نامیده /خوانده شده است، اما  این نه یک عبارت به اندازه کافی قوی و نه دقیق است. من هرگز نشنیده ام که مردم فقیر در مورد "نابرابری درآمد" شکایت کنند؛ مردم فقیر از نداشتن مسکن که تحت فشار هستند مینالند ، و یا در مورد ساعات کار بیشتر برای دریافت مزدی کمتر و یا در مورد انتخاب بین دارو و مواد غذایی شکایت دارند.
“Inequality” sounds like something that happens by accident and can be remedied by fiddling around the edges. It is not as if the rich are a little more equal and the poor a little less equal, and if we shift a bit we’ll all come out in the middle. What we’ve been calling “income inequality” might be better understood as a war waged by US political and economic policy on the poor.

"نابرابری" بنظر مانند چیزی میاد که بطور تصادفی اتفاق می افتد و می توان  آنرا توسط سیاستی جزئی رفع نمود. اینطور نیست که  ثروتمندان کمی بیشتر برابرند و فقرا کمی کمتر ، و اگر ما کمی تغییر ایجاد کنیم همگی به وسط - طیقه متوسط - میرسیم. چیزی که ما آنرا "نابرابری درآمدی" مینامیم اگر به عنوان جنگی برپا شده توسط سیاست های اقتصادی- سیاسی  .دولت آمریکا بر فقرا ببینیم بهتر قابل درک خواهد بود 
A new report from the Institute for Policy Studies issued this week analyzed the Forbes list of the 400 richest Americans and found that “the wealthiest 100 households now own about as much wealth as the entire African American population in the United States”. That means that 100 families – most of whom are white – have as much wealth as the 41,000,000 black folks walking around the country (and the million or so locked up) combined.

یک گزارش جدید منتشر شده در این هفته از 'موسسه برای مطالعات سیاست' مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد فهرست مجله فوربس  از 400 ثروتمند برتر آمریکا را و به این نتیجه میرسد که "ثروتمندترین 100 خانوار در حال حاضر ثروتشان به اندازه کل جمعیت آفریقایی- آمریکایی ها در ایالات متحده است ". این بدان معناست که 100 خانواده - بیشتر آنها سفید پوست هستند - ثروتشان به اندازه چهل و یک میلیون / 41000000 سیاه پوستی هست که در اطراف این کشور (و حدود یک میلیون آنها در زندان میباشند)می پلکند.
Similarly, the report also stated that “the wealthiest 186 members of the Forbes 400 own as much wealth as the entire Latino population” of the nation. Here again, the breakdown in actual humans is broke down: 186 overwhelmingly white folks have more money than that an astounding 55,000,000 Latino people.

به طور مشابه، در این گزارش همچنین میخوانیم  که "ثروتمندترین 186 عضو 400خانوار فوربس ثروتشان به اندازه کل جمعیت لاتین" کشور است. در اینجا دوباره، ارقام واقعی انسانی خبر از این میدهد: 186 خانوار سفید پوست پول بیشتری از  .رقم حیرت انگیز سی و پنج میلیونی/ 55000000  لاتین ها دارند
The disparities in wealth that we term “income inequality” are no accident, and they can’t be fixed by fiddling at the edges of our current economic system. These disparities happened by design, and the system structurally disadvantages those at the bottom. The poorest Americans have no realistic hope of achieving anything that approaches income equality; even their very chances for access to the most basic tools of life are almost nil.

نابرابری در ثروت که ما آنرا "نابرابری درآمد" میخوانیم تصادفی نیست ، و نمی توان آنرا با اصلاح جزئی در هول و حوش سیستم اقتصادی ترمیم کرد . این نابرابری با طراحی اتفاق افتاده است ، و سیستم بگونه ساختاری به ضرر آنهائی که در پایین هستند عمل میکند. فقیرترین آمریکایی ها هیچ امید واقع گرایانه ای به دستیابی به چیزی که نا برابری درآمد نامیده میشود ندارند ;حتی بهترین شانس شان برای دسترسی به ابزار اساسی از زندگی تقریبا صفر است.
President Lyndon Johnson’s so-called War on Poverty didn’t angle to take anything from the rich so that the poor could see equality. It was designed to keep some of the poor just alive enough that they wouldn’t rebel, and designed to let other poor people perish as an object lesson to the rest of us to keep scampering.

به اصطلاح جنگ رئيس جمهور لیندون جانسون( 1963/1968-م)علیه فقر به معنی برداشت چیزی از ثروتمندان تا بلکه  فقرا برابری داشته باشند نبود. طوری طراحی شده بود تا برخی از فقرا را صرفا زنده نگه دارد تا بلکه آنها شورش نکنند ، و طراحی شده بود برای اینکه بعضی از دیگر فقرا هلاک شوند تا بلکه درسی باشد برای چهار نعل دویدن بقیه ما .
Income inequality is better termed structural racism. White people earn more money with less education than black people and consistently have half the unemployment of black people. And, as new research has shown, “family wealth” predicts outcomes for 10 to 15 generations. Those with extreme wealth owe it to events going back “300 to 450” years ago, according to research published by theNew Republic – an era when it wasn’t unusual for white Americans to benefit from an economy dependent upon widespread, unpaid black labor in the form of slavery.

نابرابری درآمد را بهتر میتوان نژادپرستی ساختاری خواند/ نامید. سفید پوستان پول بیشتری با آموزش و پرورش کمتری از سیاه پوستان کسب میکنند و همواره نیمی از بیکاری سفید پوستان را دارا میباشند. و، همانطور که تحقیقات جدید نشان داده است، "ثروت خانواده"  نتایج 10 تا 15 نسل بعد را پیش بینی میکند. کسانی که ثروت مفرطی دارند آن را مدیون حوادث  "300 تا 450" سال پیش میباشند، بر اساس تحقیقات منتشر شده توسط مجله 'جمهوری جدید' - یک دوره زمانی که غیره معمول نبود برای آمریکایی های سفید پوست که بهرمند شوند از اقتصاد گسترده و  وابسته به ، کار بدون مزد سیاه پوستان در شکل بردگی.
Income inequality is better viewed as structural sexism. Women earn 78 cents on the dollar overall compared to white men, but black women only earn 64 cents and Latinas 56. Women are also routinely discriminated against economically for bearing children.

نابرابری درآمد را بهتر میتوان به عنوان تبعیض جنسی/سکسیسم ساختاری مشاهده کرد . زنان  بطور کلی در مقایسه 78 سنت در هر دلاری که به مردان سفید پوست پرداخت میشود دریافت میکنند، اما زنان سیاه پوست تنها 64 سنت دریافت میکنند و لاتینها 56 سنت. زنان همچنین به طور معمول مورد تبعیض اقتصادی برای داشتن فرزند قرار دارند.

Income equality is better viewed as structural child abuse. In the United States,one in five children needs government help to eat. As Aisha Sultan recently wrote in the Education Writers Association, if a 30-child classroom looked like the nation at large, seven of the children would be living in poverty, six would be victims of abuse and one would be homeless. These kids aren’t just unequal; they are never offered the opportunity to achieve equality.

نارابری در آمد را بهتر به عنوان کودک آزاری ساختاری میتوان مشاهده کرد. در ایالات متحده آمریکا، یک پنجم کودکان نیاز مند کمک دولت برای غذا خوردن میباشند. همانطور که عایشه سلطان به تازگی در 'انجمن نویسندگان آموزش و پرورش'  نوشت، اگر یک کلاس درس 30 نفره کودکان را بمثابه یک ملت نگاه کنیم ، هفت تن از کودکان در فقر زندگی می کنند، شش نفر قربانی سوء استفاده/کودک آزاری و یکی بی خانمان میباشد. این بچه ها فقط نابرابر نیستند ; به آنها هرگز این فرصت داده نشده که به برابری دستیابند .
Income inequality is better viewed as economic genocide, which shortens the lives of the poor. As the New York Times bluntly put it last year, “where income is higher, life spans are longer”. For one of the most jarring examples of how this plays out, look no further than the Ferguson Report, which shows how just in St Louis County, the average life expectancy ranges from 91 in the whitest neighborhood to 56 in the poorest, blackest neighborhood.

نابرابری درآمد را بهتر به عنوان نسل کشی اقتصادی میتوان دید، که موجب کوتاه شدن زندگی افراد فقیر میشود. همانطور که نیویورک تایمز به صراحت آنرا در سال گذشته بیان کرده است،"وقتی درآمد بالاتر است، طول عمر نیز بیشتر است ". برای چگونه مطرح شدن یکی از بدترین نمونه های نامطلوب ، فقط نگاهی به گزارش فرگوسن بیندازید،که  نشان می دهد چگونه تنها در شهر سنت لوئیس ، طول عمر متوسط زندگی برای سفید پوست ترین منطقه به 91 میرسد حال آنکه به 56 در فقیرترین، محله سیاه پوستان .
Too often, the answer by those who have hoarded everything is they will choose to “give back” in a manner of their choosing – just look at Mark Zuckerberg and his much-derided plan to “give away” 99% of his Facebook stock. He is unlikely to help change inequality or poverty any more than “giving away” of $100mhelped children in Newark schools.

در بسیاری از موارد، پاسخ کسانی که همه چیز را احتکار کرده اند این است که آنها " پس دادن" ثروتشان را به شیوه ای خودشان انتخاب خواهند کرد - فقط به  مارک زوکربرگ (صاحب فیس بوک-م) نگاه کنید و طرح بسیار مسخره آمیز او را به "دادن" 99٪ از سهام  فیس بوکش . بعید می آید که این کمکی به از بین بردن نابرابری و فقر کند همانطور که در "دادن" صد میلیون دلار کمکش به مدارس نیو وآرک هیچ تاثیری نداشت .
Allowing any of the 100 richest Americans to choose how they fix “income inequality” will not make the country more equal or even guarantee more access to life. You can’t take down the master’s house with the master’s tools, even when you’re the master; but more to the point, who would tear down his own house to distribute the bricks among so very many others?

اجازه دادن به هر کدام از 100 ثروتمند آمریکایی برای اینکه انتخاب کنند چگونه "نابرابری درآمد"  را ترمیم کنند کشور را در بیشتر برابر کردن و یا حتی تضمینی برای دسترسی بیشتر به زندگی نمیباشد. شما نمی توانید خانه ارباب را با ابزار ارباب  پائین آورید، حتی زمانی که شما خود ارباب باشید ; اما به کنه مسئله برخورد کردن ، چه کسی خانه خود را ویران میکند تا بلکه آجرهایش را میان کلی از افراد تقسیم کند ؟

No comments:

Post a Comment