Thursday, February 23, 2012

پسوند   " بازی " و دیگر ترکیبات آن : از کتاب کوچه احمد شاملو
با همکاری آیدا سرکیسیان

حرف ب دفتر اول / قسمت هشتم


**************************************
1298(1296) بازی شاه با له له sa(h)ba lale

کنایه از بازی یا قماری است که در آن ,  یکی از بازیکنان ,علنا از زور یا مقام و موقعیت و یا هر عامل خارجی دیگری به نفع خود بهربرداری کند و به حریفان حق اعتراض ندهد.اا و اشاره است به آس بازی یکی از شاهان قاجار که, فی المثل,در برابر سه آس حریف سه شاه رو می کرده و در جواب او که می گفته "قربان ,این که سه شاه بیش تر نیست"پاسخ می داده : قرمساق!
با خودم می شود چهار تا!"- و واقعا خود را برنده محسوب می داشته ! اا نیز نک 1235 و1333

1299 (1296)بازی موش و گربه

هنگامی که گربه به موشی دست پیدا می کند ,ابتدا مدتی او را به بازی می گیرد. به این ترتیب که به ظاهر دست از او بر می دارد تا بتواند بگریزد; ولی به مجردی که موش پا به فرار گذاشت با یک جست رو به روی او قرار گرفته راهش را سد می کند. و این عمل را آن قدر ادامه می دهد که حیوان از رمق بیفتد یا مایوسانه تن به مرگ بدهد .اا بازی موش و گربه کنایه از رفتار مشابهی  است که مقام یا طرف قوی تر با طرف ضعیف تر پیش بگیرد : " مامورین که بزهکاران را شناخته بودند , چند ماه تمام با آن ها بازی موش و گربه می کردند ."

1300(1296)باند بازی

باند کلمه فرانسوی است به معنی جمعی که انجام کاری را فراهم آمده باشند ; و در تداول عینا رواج یافته و سازمان یا تشکیلات یا گروهی را افاده می کند که برای حفظ منافع یکدیگر در جامعه یا در ادارات دولتی به وجود آمده باشد ;باند ماشین دزدها, باند قاچاقچی ها, باند جیب برها, باند فراماسون ...- نیز نک 1980 .اا باند بازی به معنی به کار گرفتن نفوذ عوامل چنین گروهی است برای لوث کردن پرونده ئی یا بالا کشیدن مالی یا بایگانی کردن پرونده اختلاسی یا پیشبرد هدف سیاسی نابکارانه ئی, و جز اینها bande. 

1301(1296) بچه بازی 

 بازی کودکان. بازئی که کودکان بدان سرگرم شوند .امری غیر جدی و فاقد اهمیت که در حد بازی کودکان باشد :"شما خیال می کنید این کار هم بچه بازی است که این اشخاص نالایق را برای انجامش مامور کرده اید ؟" اا با مفهوم 1179 اشتباه نشود !

1302(1296) بز بازی boz

طراری و عیاری .اا مترادف گربه رقصانی 1297 .

1303(1296) بقال بازی baqqal

   معامله و بده بستان های پست و حقیر و تنگ نظرانه و دون طبعانه .

1304(1296)بی مزه بازی bi maz(z) e

لوس بازی . خود را لوس کردن . با سماجت و حرکات کسل کننده ئی که از روی خودنمائی و تظاهر احمقانه صورت گیرد دیگران
اا مترادف ,را ناراحت کردن :"آن قدر بی مزه بازی در می آورند که آدم عقش می نشیند !"اا مترادف ,1359 ,1364 ,1365

1305(1296) پارتی بازی
parti
پارتی کلمه فرانسوی است به معنی طرفدار و پشتیبان که نیز در فارسی تداولی به همین معنی رواج یافته :

راه یابد به فلک غمازی
انجمن سازی و پارتی بازی. [ایرج]

اا پارتی بازی به معنی استفاده از نفوذ پشتیبانان قوی است برای پیشبرد امری که قاعدتا حق شخص نیست : "با پارتی بازی تو دادگستری توانستند حق دهاتی ها را ضایع کنند و زمین هاشان را بالا بکشند ."

***************************
ادامه دارد.... پیمان پایدار

No comments:

Post a Comment