Wednesday, April 11, 2012

کتاب شعری از"اریش فرید"(*) بنام:شعرعاشقانه برای آزادی


برگردان: ژیلا مشعشی و محمد خلیلی

قسمت هشتم
*******************************************

همچنان همان

چیزی که هیچ کس
نمی خواست باورش کند.

چیزی که هیچ کس
نمی خواست بدانداش

چیزی که هیچ کس
مجاز نیست بفهمداش

آن چیز! همچنان
همان است و
خواهد بود

چیزی که هیچ کس
نمی خواست و
نمی خواهدش



نه...


زندگانی
شاید می توانست
آسان بگذرد


اگر من
تو را هرگز ندیده بودم

غمی کمتر
به گاهی که
هرگز فراقی نبود
و هراسی کمتر
از هجران های متوالی

نیز,
نه این گریز از شوق دیدارت
وقتی که اینجا نیستی

تو, تنها غیر ممکن ها را می خواهی
و چون نمی تواند باشد

لحظه ای می مانی
و به دشواری نفس می کشی

زندگانی
شاید می توانست
آسان بگذرد

اگر من
تو را ندیده بودم
,که خود
این زندگانی نبود


بی اهمیت

می گویند :
"چیزی که تازه نباشد
کهنه ایست یکنواخت"


,خب
یکبار تا هنوز
,زیسته است
یکبار
,دوست داشته شده است
یکبار
 فرا خوانده شده است
,برای خیزش

یکبار
نگران کودکی بیمار بوده است

یکبار
مبارزی بوده است
برای از دست دادن آزادی ها
یکبارپیر شده است
و یکبار هم مرده است

پس دیگر به زحمتش نمی ارزد
زنده بودن
عشق ورزیدن
پایداری
امید
نگرانی
پیرشدن
مردن.

نه ,دیگر
هیچ چیز تازگی ندارد
حتی مردن نیز
حوصله می خواهد.



ادامه دارد: پیمان پایدار
********************************
(*)Fried Erich / انتشارات مازیار-تهران- چاپ اول1382

No comments:

Post a Comment