Thursday, August 11, 2011

کتاب کوچه: جامع لغات, اصطلاحات ,تعبیرات و ضرب المثل های فارسی
اثری جاودانه ای از شاعر و محقق فرهنگ و هنر ایران احمد شاملوی فقید
با همکاری آیدا سرکیسیان
حرف ب دفتر اول:1378

******************************

لغت بچه (و ترکیبات مختلف آن) بیش از 72 صفحه, از کتاب کوچه ,را بخود اختصاص داده است. در اینجا ,لیکن, یکی از تمثیلات جالب و خنده آور را بیش نمی آورم. در ورودی های دیگردر آینده برایتان از "لالائی ها " , "امثال و کم" ,"چیستان" و...-- در باب همین لغت  ,خواهم آورد

پیمان پایدار

*******************************
صفحه  783
2428(2237)

داشتیم, بچه ها خوردند!

". به تعریض آرند, و در این معنی که "چنان چیزی را در چنین جائی جستن نشانه بلاهت است

مردی شهری شبی به قریه ئی پرت افتاده در خانه روستائی فقیری اتراق کرد.چون بامداد شد او را پرسید:-مستراح کجاست؟
روستائی معنی این سخن نیافت.ناچار نزد زن خود رفت که:-مهمان ازمستراح می پرسد;تو میدانی چیست؟
زن گفت:- من نیز نمیدانم; اما حفظ آبرو را به او بگو"داشتیم, بچه ها خوردند رفتند صحرا"!

ااجمله را به صورت بچه ها خوردند رفتند مدرسه نیز می آورند / تاکید از من است
اا استاد دهخدا ( امثالل و حکم ,ج 2 ,ص703) مستراح را به شیوه خود به حمام مبدل کرده و به عنوان نظیر, این قطعه سنائی را نیز آورده است:

راد مردی ز غافلی پرسید
چون ورا سخت جلف و نادان دید,
گفت: "هرگز تو زعفران دیدی
 "؟یا جز از نام هیچ نشنیدی
گفت : " با ماست خورده ام بسیار,
صد ره و بیشتر, نه خود یک بار"!
مرد را گفت راد مرد حکیم:
"! اینت بیچاره! اینت قلب سلیم
 تو, بصل نیز هم نمی دانی, "
 بیهده ریش چند جنبانی؟,

اا از مترادفات 2911/ آ ,4814 / الف نیز هست

No comments:

Post a Comment