Monday, December 9, 2013

#واژگان_فروید #Le_vocabulaire_de_Freud

Paul -Laurent Assounپل- لوران اسون

واژگان فروید Le vocabulaire de Freud

ترجمه دکتر کرامت موللی

چاپ اول 1386, نشر نی , تهران
صد و بیست صفحه

قسمت چهل و سوم

قسمت اول تا پنجم بترتیب در 6 م, 11م , 15 م , 18م و 31 م ماه می2012
قسمت ششم تا دهم بترتیب در 4 م, 8 م و 13 م و 18م و 29م ماه ژوئن
قسمت یازدهم تا چهاردهم در2م , 7م, 9 م و19 م ماه ژولای
قسمت پانزدهم در 29 ماه سپتامبر
قسمت شانزدهم تا بیستم و چهارم در 3م ,6م ,8م ,10م, 15م ,17 م, 21م ,26م و 30 ماه اکتبر
قسمت بیست و پنجم تا بیست و نهم در 1م, 6م , 12م ,15م و 24ماه نوامبر
قسمت سی ام و سی و یکم در 4 م و 30 دسامبر2012
قسمت سی و دوم و سی و سوم در 21 و 30 ژانویه 2013
قسمت سی و چهارم وسی و پنجم در 14 فوریه و 7 مارس
قسمت سی و ششم , سی وهفتم و سی و هشتم در اول و 14 و 28 آوریل
قسمت سی و نهم  و چهلم  در 14  و 29 ماه می
قسمت چهل و یکم  و چهل و دوم در 2م و 26 نوامبر 2013  

************************************

 Fantasmeفانتسم

*لفظ آلمانی فانتاسی(+)هم به معنی قوه تخیل است و هم به معنی صور تخیلی.
در عرف فروید, فانتسم (1) فرآورده ای از فعالیت های نفسانی است که با ساخت و پرداخت سناریو های مختلف یعنی از طریق رویاهای روزانه در پی جبران واقعیت حرمان بخش است و بر اساس اصل لذت اتکا دارد. 
(+/1) Phantasie

**از لحاظ اقتصاد روانی * فانتسم حافظ حیطه خاص اصل لذت است. منشا فانتسم را باید در بازی های کودک جست و جو کرد , زیرا از این طریق است که طفل در حرمان ناشی از واقعیت فضایی حفاظت بخش برای خود پدید می آورد . فرد بالغ به جای روی آوردن به بازی به فانتسم های خود پناه می برد و از این راه فعالیت کودکانه خود را همچنان ادامه میدهد . این امر به او اجازه میدهد تا به جبران خسارت ناشی از حرمان که از اصل واقعیت حاصل میشوند, نائل آید . فروید فانتسم را  به پارک یلو استون(2) تشبیه میکند که یکی از اولین منابع طبیعی بود که جوامع صنعتی در اواخر قرن نوزدهم به عنوان نواحی وحشی تحت حفاظت خود ایجاد کردند . فروید می گوید که فانتسم نیز چنین منطقه روانی است که در خدمت فرد قرار دارد و حریمی است برای اصل لذت به نحوی که واقعیت خارجی قابل تحمل شود .
(2) Yellowstone Park

تعیین موضعی نفسانی (توپیک*) برای فانتسم خالی از اشکال نیست . مسئله اساسی در مورد فانتسم این است که به چه دلیلی آن را میتوان به عنوان یکی از تشکیلات ضمیر ناآگاه به حساب آورد؟ گرچه ساختمان ظاهری آن به تشکیلات نفسانی ضمیر آگاه بسیار نزدیک است, اما منشا و سرچشمه آن را باید در ضمیر ناآگاه جست . فروید آن را به فرزندان دورگه تشبیه میکند که نه تنها به سفید پوستان شباهت دارند, بلکه در عین حال واجد خصوصیاتی از اصل و نسب دیگر خود نیز هستند. لذا فانتسم تشکلی است نفسانی که ساختمان "دورگه" خود را حفظ میکند. از همین جهت است که حالتی "مرزی" دارد و "به ضمیر آگاه بسیار نزدیک است و تا زمانی که شدت نیافته باشد در این حال باقی میماند, ولی به محض اینکه از حدی معین تجاوز کند دو باره به سوی ضمیر ناآگاه رانده میشود". فانتسم در واقع نوعی راه حل میانه است, ولی مع الوصف به عوارض بیمارناک نفسانی که آنها نیز نوعی راه حل میانه ای میان تعارضات مختلف روانی هستند, نمی انجامد .

در مورد مضمون فانتسم ها باید گفت که بیانگر هر دو قطب جنسیت روانی فرد است; نمونه آن فانتسم افراد هیستریک است که "فانتسم های مردانه"را با "فانتسم های
زنانه" یکجا جمع می آورد .

فانتسم در حیث زمانی نفسانیات سهمی بزرگ دارد , زیرا جایی میان امیال قدیمی, احساسات کنونی و آرزوهای آینده دارد.  بررسی فانتسمی که فروید مطالعه کرده و نام"کودکی را می زنند"(1919) به خود گرفته, نشان دهنده آن است که فرمول آن یعنی منطق خاص آن در رابطه ای نزدیک با منطقی است که حاکم بر عقده ادیپ است, چه ماننداین عقده بر اساس رابطه نزدیک میان ضمیر آگاه و ناآگاه قرار دارد. سناریوی این فانتسم که طی آن کودکی مورد شتم قرار می گیرد, حاکی از آن است که مجازات طفل تمنائی است خیالی که با میل و آرزومندی ادیپی او مطابقت دارد .

واقعیت نفسانی فانتسم ها متکی بر سه "فانتسم عمده اولیه"یعنی هماغوشی والدین, کسترسیون واغوای جنسی است, به نحوی که کودک "با خلق و آفرینش فانتسم های خود و به مدد حقایق زندگی نفسانی دوران دیرین خلا و فقدان حقایق شخصی خود را جبران میکند."

***فروید با نظریه خاص خود در مورد فانتسم از برداشت ها و نظریات رایج نسبت به تخیلات آدمی فاصله می گیرد. زیرا فانتسم تنها فرار از واقعیت نیست, بلکه حامی موثری در قبال آرزومندی آدمی و نشان دهنده واقعیت نفسانی ماست .

مراجع:
-ملاحظاتی در باب دو اصل تحول نفسانی 1911 .
-کودکی را می زنند 1919  .










 

 

No comments:

Post a Comment