Paul -Laurent Assounپل- لوران اسون
واژگان فروید Le vocabulaire de Freud
ترجمه دکتر کرامت موللی
چاپ اول 1386, نشر نی , تهران
صد و بیست صفحه
قسمت چهل و چهارم
قسمت اول تا پنجم بترتیب در 6 م, 11م , 15 م , 18م و 31 م ماه می2012
قسمت ششم تا دهم بترتیب در 4 م, 8 م و 13 م و 18م و 29م ماه ژوئن
قسمت یازدهم تا چهاردهم در2م , 7م, 9 م و19 م ماه ژولای
قسمت یازدهم تا چهاردهم در2م , 7م, 9 م و19 م ماه ژولای
قسمت پانزدهم در 29 ماه سپتامبر
قسمت شانزدهم تا بیستم و چهارم در 3م ,6م ,8م ,10م, 15م ,17 م, 21م ,26م و 30 ماه اکتبر
قسمت بیست و پنجم تا بیست و نهم در 1م, 6م , 12م ,15م و 24ماه نوامبر
قسمت سی ام و سی و یکم در 4 م و 30 دسامبر2012
قسمت سی و دوم و سی و سوم در 21 و 30 ژانویه 2013
قسمت سی و چهارم وسی و پنجم در 14 فوریه و 7 مارس
قسمت سی و ششم , سی وهفتم و سی و هشتم در اول و 14 و 28 آوریل
قسمت سی و نهم و چهلم در 14 و 29 ماه می
قسمت چهل و یکم و چهل و دوم در 2م و 26 نوامبر 2013
قسمت چهل و سوم 9 دسامبر 2013
************************************
Surmoiفرامن
*اصطلاحی است که فروید در سال 1923 ابداع کرد و به معنی ساحتی است که به موجب"تجزیه شخصیت نفسانی" کشف شد . فرامن(1) یا به اصطلاح قدما نفس لوامه "بخشی از من نفسانی است که در تضاد با بخش دیگر آن قرار میگیرد و به قضاوت در مورد آن می پردازد, به نحوی که گویی آن را بعنوان مورد و متعلق اصلی عمل خود انتخاب کرده است". به همین جهت است که فروید آنرا (فرا) من یعنی ساحتی که فوق من نفسانی است می خواند, ساحتی که من را مورد وارسی,کنترل و سانسور قرار میدهد". ساختمان فرامن در جریان پیدایش عقده ادیپ*, یعنی در هنگام درونی کردن ممنوعات که تحت فشار عقده کسترسیون(محرومیت از ذکر*) ظاهر می شوند , تشکل می یابد .احساس گناه* عنصری حاصل از فرامن است . باید در عین حال خاطر نشان کرد که این ساحت شکلی از انطباق هویت* با پدر و مادر است و نماینده نفسانی آنها به شمار میرود .
**فرامن معمولا مشابه پلیس کار میکند و افکار و فعالیتهای من نفسانی *را تحت قضاوت خود قرار میدهد . لذا در درجه اول از یک سو به مراقبت رفتار خود می پردازد و از سوی دیگر نماینده ایده آل ها است . از اینروست که گاه فرامن را "ایده آل من نفسانی" نیز میخوانند . مع الوصف نباید فراموش کرد که بذله و لطیفه گویی وسیله ای است که به واسطه آن فرامن خود را تسلی میدهد . وانگهی ساحتی است که به علت اعمال کنترل و سانسور در مورد این و آن نفسانی* بر آن برتری می یابد , به نحوی که خصوصیت تفتیش گرش آنرا به صورت رانشی خشونت گر در می آورد. مع الوصف باید به یاد آورد که فرامن ساحتی منشعب از این و آن نفسانی است, چرا که واکنشی بر ضد تحریکات رانشی است .
***این اصطلاح که غالبا آن را نوعی ساحت اخلاقی میدانند , قطع نظری اساسی از هرگونه نظریه ای در مورد وجدان آگاه است . وجدان اصلی اخلاقی است که ترک میل و قناعت را ایجاب میکند, در حالی که فرامن ساحتی است که برعکس , به محض وقوع اولین فرصت برای ترک میل به وجود می آید و جذب نفسانیات میشود . از طرفی دیگر, فرامن تنها اصلی اخلاقی نیست , بلکه رابطه ای میان ساختمانهای متفاوت دستگاه روانی است .
مراجع:
-من و این آن نفسانی 1923
-هزل و مطایبه 1928
**************************
(1)Uberichبه آلمانی
قسمت بیست و پنجم تا بیست و نهم در 1م, 6م , 12م ,15م و 24ماه نوامبر
قسمت سی ام و سی و یکم در 4 م و 30 دسامبر2012
قسمت سی و دوم و سی و سوم در 21 و 30 ژانویه 2013
قسمت سی و چهارم وسی و پنجم در 14 فوریه و 7 مارس
قسمت سی و ششم , سی وهفتم و سی و هشتم در اول و 14 و 28 آوریل
قسمت سی و نهم و چهلم در 14 و 29 ماه می
قسمت چهل و یکم و چهل و دوم در 2م و 26 نوامبر 2013
قسمت چهل و سوم 9 دسامبر 2013
************************************
Surmoiفرامن
*اصطلاحی است که فروید در سال 1923 ابداع کرد و به معنی ساحتی است که به موجب"تجزیه شخصیت نفسانی" کشف شد . فرامن(1) یا به اصطلاح قدما نفس لوامه "بخشی از من نفسانی است که در تضاد با بخش دیگر آن قرار میگیرد و به قضاوت در مورد آن می پردازد, به نحوی که گویی آن را بعنوان مورد و متعلق اصلی عمل خود انتخاب کرده است". به همین جهت است که فروید آنرا (فرا) من یعنی ساحتی که فوق من نفسانی است می خواند, ساحتی که من را مورد وارسی,کنترل و سانسور قرار میدهد". ساختمان فرامن در جریان پیدایش عقده ادیپ*, یعنی در هنگام درونی کردن ممنوعات که تحت فشار عقده کسترسیون(محرومیت از ذکر*) ظاهر می شوند , تشکل می یابد .احساس گناه* عنصری حاصل از فرامن است . باید در عین حال خاطر نشان کرد که این ساحت شکلی از انطباق هویت* با پدر و مادر است و نماینده نفسانی آنها به شمار میرود .
**فرامن معمولا مشابه پلیس کار میکند و افکار و فعالیتهای من نفسانی *را تحت قضاوت خود قرار میدهد . لذا در درجه اول از یک سو به مراقبت رفتار خود می پردازد و از سوی دیگر نماینده ایده آل ها است . از اینروست که گاه فرامن را "ایده آل من نفسانی" نیز میخوانند . مع الوصف نباید فراموش کرد که بذله و لطیفه گویی وسیله ای است که به واسطه آن فرامن خود را تسلی میدهد . وانگهی ساحتی است که به علت اعمال کنترل و سانسور در مورد این و آن نفسانی* بر آن برتری می یابد , به نحوی که خصوصیت تفتیش گرش آنرا به صورت رانشی خشونت گر در می آورد. مع الوصف باید به یاد آورد که فرامن ساحتی منشعب از این و آن نفسانی است, چرا که واکنشی بر ضد تحریکات رانشی است .
***این اصطلاح که غالبا آن را نوعی ساحت اخلاقی میدانند , قطع نظری اساسی از هرگونه نظریه ای در مورد وجدان آگاه است . وجدان اصلی اخلاقی است که ترک میل و قناعت را ایجاب میکند, در حالی که فرامن ساحتی است که برعکس , به محض وقوع اولین فرصت برای ترک میل به وجود می آید و جذب نفسانیات میشود . از طرفی دیگر, فرامن تنها اصلی اخلاقی نیست , بلکه رابطه ای میان ساختمانهای متفاوت دستگاه روانی است .
مراجع:
-من و این آن نفسانی 1923
-هزل و مطایبه 1928
**************************
(1)Uberichبه آلمانی
No comments:
Post a Comment