پسوند " بازی " و دیگر ترکیبات آن : از کتاب کوچه احمد شاملو
با همکاری آیدا سرکیسیان
حرف ب دفتر اول , قسمت سیزدهم
*****************************************
1332(1296) samvurti شام و ورتی بازی
حقه بازی . پدر سوختگی . اا م نک 1297 . اا شام و ورتی کلمه مرکبی است در زبان ارمنی, به معنی سگ توله (که معادل دشنام های خودمانی پدر سگ و سگ پدر نیز هست) اما هیچ معلوم نیست به چه دلیل تهرانی ها آن را به معنی شعبده وچشم بندی و تردستی به کار گرفتند و مثلا به قوتی مخصوصی که شعبده بازان معرکه گیر کاغذ پاره های رنگین یا پشکل در آن می ریختند و به جای آن جواهرات (البته بدلی) یا نقل و نبات بیرون می آوردند "قوتی شاموورتی" گفتند . تنها احتمالی که می توان داد این است که نخستین بار یکی از شعبده بازان معروف زمان- مثلا لوطی غلامحسین- این دشنام ارمنی را شنیده آن را اشتباها معادل حرامزاده پنداشته برای نامگذاری این چشمه از تردستی های خود مناسب یافته و از این راه سبب رواج آن شده است .
1333(1296) sa(h)lale شاه له له بازی
نک 1298 .
1334(1296) soluq شلوغ بازی
به هم ریختن نظم کارها . آشفته کردن امور ,خواه از طریق دخالت دادن افراد زائد در آن ,خواه از طریق ایجاد سر وصدا و انحراف اذهان و اخلال در نظم و جز اینها :"سر آن پرونده روزنامه ها را واداشتند چنان شلوغ بازی راه انداختند که آخرش هم معلوم نشد کی مجرم بود کی بی گناه ." اا مترادف 1297 .
1335(1296) sute شوته بازی
(شوته ,شخص خوشمزه و خوش سرزبان و شیرین رفتار است . بزم آرا و مجلس گرم کن, تا حدی که از حدود رعایت آداب و قیود خارج نباشد .) اا شوته بازی به معنی رفتاری همچون شوتگان است . اا مترادف 1319 و 1320.
1336(1296) Farangi فرنگی بازی
به داشتن تربیت اروپائی تظاهر کردن .در رفتار و کردار, و در لباس پوشیدن و در معاشرت, آداب اروپائیان را به دقت مورد تقلید قرار دادن . اا مترادف 3547 / 1 /آ
----------------------
1337(1296) qerti قرتی بازی
کلمه قرتی را اشتباها مترادف کلمه فرانسوی ژیگولو (*) گرفته اند; اما کلمه اخیر در فرانسه به معنای جوانکی است که از راه هماغوشی با زنی سالخورده زندگی کند [مثلا : "ارژنگ , ژیگولوی پری است !"] و دقیقا مترادف اصطلاح "جوجه خروس" است در فارسی . در حالی که قرتی مترادف اصطلاح "مکش مرگ ما " است :جوانکی که با پوشیدن البسه رنگارنگ و چشمگیر, و جنباندن اسافل اعضای خود ,هدفش پیش از آن که جلب توجه زنان یا پیر زنان باشد, جلب نظر مردان منحرف (+) و همجنس باز است . اا قرتی بازی تعبیری غلو آمیز است از رفتار پسران و نوجوانانی که زیاده از حد به آرایش و پیرایش شر و بر خود توجه نشان می دهند .اا مترادف 1328 * قرتی گری [یا گیری].
*******************
(*)Gigolo / (+)نویسنده این سطور "هم سکس گرائی "( لغت جنس کالا را تداعی میکند و مخالف استفاده اش هستم) را انحراف نمی بیند
*******************
ادامه دارد : پیمان پایدار
*****************************************
1332(1296) samvurti شام و ورتی بازی
حقه بازی . پدر سوختگی . اا م نک 1297 . اا شام و ورتی کلمه مرکبی است در زبان ارمنی, به معنی سگ توله (که معادل دشنام های خودمانی پدر سگ و سگ پدر نیز هست) اما هیچ معلوم نیست به چه دلیل تهرانی ها آن را به معنی شعبده وچشم بندی و تردستی به کار گرفتند و مثلا به قوتی مخصوصی که شعبده بازان معرکه گیر کاغذ پاره های رنگین یا پشکل در آن می ریختند و به جای آن جواهرات (البته بدلی) یا نقل و نبات بیرون می آوردند "قوتی شاموورتی" گفتند . تنها احتمالی که می توان داد این است که نخستین بار یکی از شعبده بازان معروف زمان- مثلا لوطی غلامحسین- این دشنام ارمنی را شنیده آن را اشتباها معادل حرامزاده پنداشته برای نامگذاری این چشمه از تردستی های خود مناسب یافته و از این راه سبب رواج آن شده است .
1333(1296) sa(h)lale شاه له له بازی
نک 1298 .
1334(1296) soluq شلوغ بازی
به هم ریختن نظم کارها . آشفته کردن امور ,خواه از طریق دخالت دادن افراد زائد در آن ,خواه از طریق ایجاد سر وصدا و انحراف اذهان و اخلال در نظم و جز اینها :"سر آن پرونده روزنامه ها را واداشتند چنان شلوغ بازی راه انداختند که آخرش هم معلوم نشد کی مجرم بود کی بی گناه ." اا مترادف 1297 .
1335(1296) sute شوته بازی
(شوته ,شخص خوشمزه و خوش سرزبان و شیرین رفتار است . بزم آرا و مجلس گرم کن, تا حدی که از حدود رعایت آداب و قیود خارج نباشد .) اا شوته بازی به معنی رفتاری همچون شوتگان است . اا مترادف 1319 و 1320.
1336(1296) Farangi فرنگی بازی
به داشتن تربیت اروپائی تظاهر کردن .در رفتار و کردار, و در لباس پوشیدن و در معاشرت, آداب اروپائیان را به دقت مورد تقلید قرار دادن . اا مترادف 3547 / 1 /آ
----------------------
1337(1296) qerti قرتی بازی
کلمه قرتی را اشتباها مترادف کلمه فرانسوی ژیگولو (*) گرفته اند; اما کلمه اخیر در فرانسه به معنای جوانکی است که از راه هماغوشی با زنی سالخورده زندگی کند [مثلا : "ارژنگ , ژیگولوی پری است !"] و دقیقا مترادف اصطلاح "جوجه خروس" است در فارسی . در حالی که قرتی مترادف اصطلاح "مکش مرگ ما " است :جوانکی که با پوشیدن البسه رنگارنگ و چشمگیر, و جنباندن اسافل اعضای خود ,هدفش پیش از آن که جلب توجه زنان یا پیر زنان باشد, جلب نظر مردان منحرف (+) و همجنس باز است . اا قرتی بازی تعبیری غلو آمیز است از رفتار پسران و نوجوانانی که زیاده از حد به آرایش و پیرایش شر و بر خود توجه نشان می دهند .اا مترادف 1328 * قرتی گری [یا گیری].
*******************
(*)Gigolo / (+)نویسنده این سطور "هم سکس گرائی "( لغت جنس کالا را تداعی میکند و مخالف استفاده اش هستم) را انحراف نمی بیند
*******************
ادامه دارد : پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment