دانلود داستان کوتاه "گجسته دژ" اثر صادق هدایت
ﺩﻭﻳﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺁﻧﺰﻣﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻃﺮﻑ ﻋﺼﺮ ﻣﺎﻛﺎﻥ ﻛﺎﻛﻮﻳﻪ ﺑﺎ ﭘﻴﺸﺎﻧﻲ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺳﻴﻨﺔ ﻓﺮﺍﺥ ﺩﺭ ﺍﻳﻮﺍﻥ ﻗﺼﺮ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻭﻱ ﭼﭗ ﺁﻥ ﻛﺸﻴﻚ ﻣﻲ ﻛﺸـﻴﺪ ﺗـﺎ ﺩﺧﺘـﺮﻱ ﻛـﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧـﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺷﺴﺖ ﺑﺒﻴﻨﺪ، ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﻙ ﺳﺒﺐ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﮔﻲ ﻣﺎﻛﺎﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﻭﻟﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﻫﻤـﺔ ﻧﻴﺮﻭﻫـﺎﻱ ﻭﻳﺮﺍﻥ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻭ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺮﺍﺏ ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺩﺳـﺖ ﺑـﻪ ﻳﻜـﺪ...
*******************************
با تشکر از صفحه بالاترین که این مطلب را از آن به عاریه گرفتم
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment