پسوند " بازی " و دیگر ترکیبات آن : از کتاب کوچه احمد شاملو
با همکاری آیدا سرکیسیان
حرف ب دفتر اول , قسمت چهاردهم
***************************************
(1337) تمثیلات : قرتی بازی
1338(1377) به کچله گفتند :" چرا زلف نمی گذاری؟ " گفت :" من از این قرتی بازی ها خوشم نمی آید !"
از مترادفات 2592 / آ است .
-------------------------
1339(1296) Qeresmal قرشمال بازی
شیوه کولی قرشمالان .نک 3199/ الف .اا مترادف 1297
1340(1296) kacalak---کچلک بازی
تضعیف روحیه طرف از طریق هیاهو و جار و جنجال بی جا. بد معاملگی . داد و فریاد و رسوائی یا بهانه جوئی های پیاپی به قصد مستاصل کردن طرف .
اامترادف 1297
اا بهرام بیضائی می نویسد :
" به زودی دو رشته از قصه ها و بازی های تقلید [عصر صفویه] عنوان مستقل پیدا کرد .تقریبا در عهد زندیه , کچلک بازی نمایش هائی بوده است که بازیگرانش لوتی ها و مسخرگان کچل بوده اند . یا شاید هم شخصیت اصلی نمایش که محور یا ایجاد کننده موقعیت های خنده آور بود, کچل بوده است و همین یکی از خصوصیات قابل تمسخرش بوده . ظاهرا حسن کچل یکی از این بازی ها است و آن ,جوانی است فقیر که مرتبا به خواستگاری دختر یک حاجی بازاری می رود و هر بار ضمن فحش و دعوائی با حاجی- که او را قابل نمی داند-از میدان در می رود و باز بر می گردد . در این نمایش ها مفاسد سطحی مردم نشان داده می شد و خصوصا کاسبکاران پولدار و طماع و بیکاران رند و مفتخوار یا آنها که چشم به مال و ناموس دیگران داشتند هجو می شدند" .
[نمایش در ایران ,ص 170]
1341(1296) kosxol ک.خل بازی
کس خل = ابله . خرفت . آن که عقلش رشد عادی و طبیعی نکرده است
ااکارهای ابلهانه و از روی نادانی و حماقت . عمل یا اعمالی که انگیزه آن نقض رشد عقلانی باشد. اا مترادف 1319* 1320
1342(1296) kos kalak ---- ک.کلک بازی
تشبثات حقارت آمیز و پست ,به قصد از رو بردن یا مستاصل کردن و از میدان بیرون راندن حریف .اام نگ 1297 .
1343(1296) kola(h) کلا(ه) بازی
. از دومی قرض کردن و بدهی اولی را پرداختن, از سومی به دومی ,و از چهارمی به سومی
اا این اصطلاح را کلا(ه) کلا(ه) نیز می گویند. اا مترادف کلاه حسن سر حسین, کلاه تقی سر نقی ! اا نیز نک 5065/ الف .
1344(1296) kalak کلک بازی
عمل کلک باز .- شیادی و فریبکاری
1345(1296) kenes ---- کنس بازی
خست و لئامت .طریق خسیسان و لئیمان . مترادف 1/1310
ادامه دارد : پیمان پایدار
***************************************
(1337) تمثیلات : قرتی بازی
1338(1377) به کچله گفتند :" چرا زلف نمی گذاری؟ " گفت :" من از این قرتی بازی ها خوشم نمی آید !"
از مترادفات 2592 / آ است .
-------------------------
1339(1296) Qeresmal قرشمال بازی
شیوه کولی قرشمالان .نک 3199/ الف .اا مترادف 1297
1340(1296) kacalak---کچلک بازی
تضعیف روحیه طرف از طریق هیاهو و جار و جنجال بی جا. بد معاملگی . داد و فریاد و رسوائی یا بهانه جوئی های پیاپی به قصد مستاصل کردن طرف .
اامترادف 1297
اا بهرام بیضائی می نویسد :
" به زودی دو رشته از قصه ها و بازی های تقلید [عصر صفویه] عنوان مستقل پیدا کرد .تقریبا در عهد زندیه , کچلک بازی نمایش هائی بوده است که بازیگرانش لوتی ها و مسخرگان کچل بوده اند . یا شاید هم شخصیت اصلی نمایش که محور یا ایجاد کننده موقعیت های خنده آور بود, کچل بوده است و همین یکی از خصوصیات قابل تمسخرش بوده . ظاهرا حسن کچل یکی از این بازی ها است و آن ,جوانی است فقیر که مرتبا به خواستگاری دختر یک حاجی بازاری می رود و هر بار ضمن فحش و دعوائی با حاجی- که او را قابل نمی داند-از میدان در می رود و باز بر می گردد . در این نمایش ها مفاسد سطحی مردم نشان داده می شد و خصوصا کاسبکاران پولدار و طماع و بیکاران رند و مفتخوار یا آنها که چشم به مال و ناموس دیگران داشتند هجو می شدند" .
[نمایش در ایران ,ص 170]
1341(1296) kosxol ک.خل بازی
کس خل = ابله . خرفت . آن که عقلش رشد عادی و طبیعی نکرده است
ااکارهای ابلهانه و از روی نادانی و حماقت . عمل یا اعمالی که انگیزه آن نقض رشد عقلانی باشد. اا مترادف 1319* 1320
1342(1296) kos kalak ---- ک.کلک بازی
تشبثات حقارت آمیز و پست ,به قصد از رو بردن یا مستاصل کردن و از میدان بیرون راندن حریف .اام نگ 1297 .
1343(1296) kola(h) کلا(ه) بازی
. از دومی قرض کردن و بدهی اولی را پرداختن, از سومی به دومی ,و از چهارمی به سومی
اا این اصطلاح را کلا(ه) کلا(ه) نیز می گویند. اا مترادف کلاه حسن سر حسین, کلاه تقی سر نقی ! اا نیز نک 5065/ الف .
1344(1296) kalak کلک بازی
عمل کلک باز .- شیادی و فریبکاری
1345(1296) kenes ---- کنس بازی
خست و لئامت .طریق خسیسان و لئیمان . مترادف 1/1310
ادامه دارد : پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment