گروپوتکین و انتقاد پسا ساختارگرایانه به آنارشیسم
مقاله ای از برایان موریس (*)
ترجمه : پیمان پایدار
قسمت سوم
*************************************
(2)خاصیت تولیدگرایانه قدرت
دومین انتقاد از گروپوتکین و دیگر آنارشیستهای "قدیمی" اینست که آنها قاصر از تشخیص اینکه "قدرت" فقط سرکوبگر نیست بلکه "تولیدی" هم است ( می 1994:6 (1) , پاتون 2000:8), نیز کاملا گمراه کننده میباشد .
در دویست سال گذشته محققین اجتماعی, تئوریسین های سیاسی و آنارشیستها همگان به این واقف بوده اند که هیچ قدرت هژمونیک (سرکرده) یا حکمران سیاسی , حتی دیکتاتوری خونخوار ,فقط با ابزار سرکوب و زور حکومت نکرده است . به این مساله سالها قبل ازاینکه فوکو در صحنه روشنفکری حضور یابد پی برده شده بود,همانطور که به رابطه نزدیک فی مابین قدرت و معرفت نیز . بدین نحو,"قدرت" همیشه خاصیت "تولیدی" داشته , و در تمامی طول تاریخ رابطه همزیست گرایانه ای میان سلطه سیاسی و ایدئولوژی های مذهبی وجود داشته است . قدرت دوگانه چیز جدیدی نیست ! بدین جهت آنارشیستهائی چون گروپوتکین آنقدر نادان نبودند که تشخیص دهند "قدرت" ( در حس پووار(2) , "قدرت بر" محصور شده در نهادهای اجتماعی به عنوان مخالف با پویسانس (3) ,استعداد نهانی یا قدرت خلاق) خاصیت "تولیدی" نیز دارد از آنجهت که دغدغه هائی چون ساختن زندان , پرداختن به تبلیغات( پروپاگاندا ) , پرورش افراد مطیع (سوژه دیسیپلین گردیده) , تصویب قانون, تدوین ایدئولوژی , برگزاری جشن ها (فستیوال) و اشکالی از معرفت , بهمچنین ,البته , شیوه های از مقاومت را در سر می پروراند . اما برای گروپوتکین, همانطور که برای فوکو, این خاصیت "تولیدی" نبایستی به چیزی لزوما سالم و مساعد با رفاه انسانی تعبیر گردد . با اختلافی فاحش از آن : اساسا اشاره به تکنیکهائی از کنترل اجتماعی و تنظیم اجتماعی میکند که از شیوه های غیر اجباری بدست آورده میشود (موریس (4) 2004:209). گروپوتکین ,البته , بدینگونه از اشکال قدرت نقد داشت,و در مقابل آن , مشوق نوعی از قدرت بود که با بیان عمل مستقیم ,و در ایجاد-"تولید"- فرمهای جدید
و آلترناتیو همکاری( تعاون) اجتماعی از طریق انجمنهای داوطلبانه و کمک متقابل خود را نشان دهد (خط شکسته از من است-مترجم). قدرت ,آنطوری که باکونین تشریح میکند, ممکن است هم مفید باشد و هم مضر :
,"مفید است وقتی به توسعه معرفت, رفاه مادی ,آزادی, برابری, و همبستگی برادرانه کمک میکند, مضر است هنگامی که دارای گرایشات مخالف باشد"- له نینگ (5) 1973 :150
ادامه دارد : پیمان پایدار
******************************************
(1) May & Patton / (2) Pouvoir , "Power over" / (3) Puissance, Potentiality or Creative power
(4)Morris / (5) Lehning
*************************************
(2)خاصیت تولیدگرایانه قدرت
دومین انتقاد از گروپوتکین و دیگر آنارشیستهای "قدیمی" اینست که آنها قاصر از تشخیص اینکه "قدرت" فقط سرکوبگر نیست بلکه "تولیدی" هم است ( می 1994:6 (1) , پاتون 2000:8), نیز کاملا گمراه کننده میباشد .
در دویست سال گذشته محققین اجتماعی, تئوریسین های سیاسی و آنارشیستها همگان به این واقف بوده اند که هیچ قدرت هژمونیک (سرکرده) یا حکمران سیاسی , حتی دیکتاتوری خونخوار ,فقط با ابزار سرکوب و زور حکومت نکرده است . به این مساله سالها قبل ازاینکه فوکو در صحنه روشنفکری حضور یابد پی برده شده بود,همانطور که به رابطه نزدیک فی مابین قدرت و معرفت نیز . بدین نحو,"قدرت" همیشه خاصیت "تولیدی" داشته , و در تمامی طول تاریخ رابطه همزیست گرایانه ای میان سلطه سیاسی و ایدئولوژی های مذهبی وجود داشته است . قدرت دوگانه چیز جدیدی نیست ! بدین جهت آنارشیستهائی چون گروپوتکین آنقدر نادان نبودند که تشخیص دهند "قدرت" ( در حس پووار(2) , "قدرت بر" محصور شده در نهادهای اجتماعی به عنوان مخالف با پویسانس (3) ,استعداد نهانی یا قدرت خلاق) خاصیت "تولیدی" نیز دارد از آنجهت که دغدغه هائی چون ساختن زندان , پرداختن به تبلیغات( پروپاگاندا ) , پرورش افراد مطیع (سوژه دیسیپلین گردیده) , تصویب قانون, تدوین ایدئولوژی , برگزاری جشن ها (فستیوال) و اشکالی از معرفت , بهمچنین ,البته , شیوه های از مقاومت را در سر می پروراند . اما برای گروپوتکین, همانطور که برای فوکو, این خاصیت "تولیدی" نبایستی به چیزی لزوما سالم و مساعد با رفاه انسانی تعبیر گردد . با اختلافی فاحش از آن : اساسا اشاره به تکنیکهائی از کنترل اجتماعی و تنظیم اجتماعی میکند که از شیوه های غیر اجباری بدست آورده میشود (موریس (4) 2004:209). گروپوتکین ,البته , بدینگونه از اشکال قدرت نقد داشت,و در مقابل آن , مشوق نوعی از قدرت بود که با بیان عمل مستقیم ,و در ایجاد-"تولید"- فرمهای جدید
و آلترناتیو همکاری( تعاون) اجتماعی از طریق انجمنهای داوطلبانه و کمک متقابل خود را نشان دهد (خط شکسته از من است-مترجم). قدرت ,آنطوری که باکونین تشریح میکند, ممکن است هم مفید باشد و هم مضر :
,"مفید است وقتی به توسعه معرفت, رفاه مادی ,آزادی, برابری, و همبستگی برادرانه کمک میکند, مضر است هنگامی که دارای گرایشات مخالف باشد"- له نینگ (5) 1973 :150
ادامه دارد : پیمان پایدار
******************************************
(1) May & Patton / (2) Pouvoir , "Power over" / (3) Puissance, Potentiality or Creative power
(4)Morris / (5) Lehning
No comments:
Post a Comment